به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای سپهر افکنده ز مردانگی
غول تو بیغوله بیگانگی
غره به ملکی که وفائیش نیست
زنده به عمری که بقائیش نیست
پی سپر جرعه میخوارگان
دستخوش بازی سیارگان
مصحف و شمشیر بینداخته
جام و صراحی عوضش ساخته
آینه و شانه گرفته به دست
چون زن رعنا شده گیسو پرست
رابعه با رابع آن هفت مرد
گیسوی خود را بنگر تا چه کرد
ای هنر از مردی تو شرمسار
از هنر بیوه زنی شرم دار
چند کنی دعوی مرد افکنی
کم زن و کم زن که کم از یکزنی
گردن عقل از هنر آزاد نیست
هیچ هنر خوبتر از داد نیست
تازه شد این آب و نه در جوی تست
نغز شد این خال و نه بر روی تست
چرخ نهای محضر نیکی پسند
نیک دراندیش ز چرخ بلند
جز گهر نیک نباید نمود
سود توان کرد بدین مایه سود
نیست مبارک ستم انگیختن
آب خود و خون کسان ریختن
رفت بسی دعوی از این پیشتر
تا دو سه همت بهم آید مگر
داد کن از همت مردم بترس
نیمشب از تیر تظلم بترس
همت از آنجا که نظرها کند
خوار مدارش که اثرها کند
همت آلوده آن یک دو مرد
با تن محمود ببین تا چه کرد
همت چندین نفس بیغبار
با تو ببین تا چه کند روز کار
راهروانی که ملایک پیند
در ره کشف از کشفی کم نیند
تیغ ستم دور کن از راهشان
تا نخوری تیر سحرگاهشان
دادگری شرط جهانداریست
شرط جهان بین که ستمگاریست
هر که در این خانه شبی داد کرد
خانه فردای خود آباد کرد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.