کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زنایبان رخ و چشم و زلفت ای دلبر
    یکی گل است و دوم نرگس و سیوم عنبر
    رخ تو راست ز سلطان نیکویی سه لقب
    یکی بدیع و دوم درخور و سیوم دلبر
    همیشه در سر زلفت مجاورند سه چیز
    یکی شکنج و دوم حلقه و سیوم چنبر
    لطافت از دولب تو ربوده اند سه آب
    یکی حیات و دوم زمزم و سیوم کوثر
    به بوی خوش ز دو زلفت سه چیز مایه برند
    یکی نسیم و دوم نافه و سیوم مجمر
    ز جادویی تو ربودی ز ماه و حور و پری
    یکی جمال و دوم چهره و سیوم پیکر
    هزار بنده سزندت به قد و عارض و خد
    یکی چو سرو و دوم چون گل و سیوم چو قمر
    مرا سه چیز ببخش از دو لب به یک بوسه
    یکی عقیق و دوم بسد و سیوم شکر
    روان و جان و تن من ز عشق تو شده اند
    یکی ذلیل و دوم عاجز و سیوم مضطر
    تن من است و میان و سرین تو به صفت
    یکی نحیف و دوم فربه و سیوم لاغر
    سه چیزم از غم عشقت به آب دیده درند
    یکی لباس و دوم بالش و سیوم بستر
    مرا چو دیده و جان و دل است دیدن تو
    یکی عزیز و دوم لایقو سیوم در خور
    به چشم و گوش و زبان نام و حال و قصه ما
    یکی بگوی و دوم بشنو و سیوم بنگر
    به کوی بیعت و خط وفا و منزل وصل
    یکی بیا و دوم بنگر و سیوم بگذر
    گراز دو عارض تو با سه چیز گشت دو چشم
    یکی جمال و دوم زینت و سیوم زیور
    سه چیز یافت جهان از بقای مجدالدین
    یکی بها و دوم حرمت و سیوم مفخر
    رسوم و سیرت و اخلاق او معالی را
    یکی گوا و دوم حجت و سیوم محضر
    رئیس شرق علی تحفه سه عرق شریف
    یکی رسول و دوم حیدر و سیوم جعفر
    ز پشت آنکه قوی کرد پشت دین به سه حرب
    یکی حنین و دوم خندق و سیوم خیبر
    منیر و محترم و معتبر زمدحت اوست
    یکی ضمیر و دوم خامه و سیوم دفتر
    بلند و محکم و روشن ز قدر و عزم و دلش
    یکی سپهر و دوم محور و سیوم اختر
    سرای و صدر و درش کعبه مکارم را
    یکی صفا و دوم مروه و سیوم مشعر
    به فر و خدمت او راحت و امان و خلاص
    یکی ز ذل و دوم زآفت و سیوم ز ضرر
    درخت و میوه و شاخ هنر ز تربیتش
    یکی بلند و دوم تازه و سیوم برور
    سه چیز ماند ز جد و پدر بدو میراث
    یکی خصال و دوم سیرت و سیوم مخبر
    مسلم است ز سلطان عالمش سه خطاب
    یکی اجل و دوم عالم و سیوم سرور
    ز مرکبش به گه تک سه باد رشک برند
    یکی شمال و دوم عاصف و سیوم صرصر
    مرکب است همانا قوایمش ز سه چیز
    یکی زباد و دوم زآتش و سیوم زحجر
    زهی گوای بزرگی و قدر و رتبت تو
    یکی نبی و دوم فاطمه و سیوم حیدر
    به جاه و مرتبت و منقبت نیابندت
    یکی نظیر و دوم ثانی و سیوم دیگر
    به دست و نام و سر او سه چیز فخر کنند
    یکی نگین و دوم سکه و سیوم افسر
    مصاف و بزم و مظالم سه وصف دید در او
    یکی کریم و دوم عادل و سیوم صفدر
    به روم و مصر و یمن پرده دار او شاید
    یکی عزیز و دوم تبع و سیوم قیصر
    به ملک و قوت و لشکر غلام او نسزند
    یکی قباد و دوم بهمن و سیوم نوذر
    سه آلتند به میدان غلام بازوی او
    یکی حسام و دوم نیزه و سیوم خنجر
    سه نام داد خدایش ز بهر نصرت دین
    یکی معز و دوم خسرو و سیوم سنجر
    تویی به دولت او خلق و رزق عالم را
    یکی کفیل و دوم ضامن و سیوم داور
    به قدر و رفعت و هیبت مشرفند از وی
    یکی کلاه و دوم رایت و سیوم لشکر
    به عدل و علم و معالی مرتب اند از تو
    یکی زمان و دوم عالم و سیوم کشور
    همی نظاره کنندت ستارگان به سه چیز
    یکی شکوه و دوم هیبت و سیوم منظر
    به خدمت آمدت اینک بهار در سه لباس
    یکی حریر و دوم سندس و سیوم عبقر
    ز روی و عارض و چشم بتان نشان دادند
    یکی بهار و دوم سوسن و سیوم عبهر
    بنفشه و سمن و لاله را سه گونه سلب
    یکی کبود و دوم ابیض و سیوم احمر
    سر شکوفه و شاخ گل است و روی زمین
    یکی سپید و دوم احمر و سیوم اخضر
    ز باد و خاک خجالت گرفته اند سه جای
    یکی تتار و دوم تبت و سیوم ششتر
    گل شکفته و باغ بهار و باد صبا
    یکی بت است و دوم بتکده سیوم بتگر
    جمال و رتبت و فر ارم زطرف چمن
    یکی تباه و دوم ناقص و سیوم ابتر
    نسیم صبح و نثار هوا و زیور شاخ
    یکی عبیر و دوم لولو و سیوم گوهر
    هوای عالم و رخسار باغ و مجلس تو
    یکی خوش است و دوم خرم و سیوم خوشتر
    جدا مباد ز بزمت در این بهار سه چیز
    یکی سماع و دوم باده و سیوم ساغر
    همیشه تا که بود رود و بحر و جیحون را
    یکی کران و دوم ساحل و سیوم معبر
    همیشه باد تو را دولت و سعادت و عز
    یکی رفیق و دوم همره و سیوم رهبر
    خدای و دولت و بختت به هر چه رای کنی
    یکی معین و دوم ناصر و سیوم یاور
    زمانه و فلک و اخترت به روز و به شب
    یکی غلام و دوم بنده و سیوم چاکر
    حمایت و کنف و حفظ کردگار تو را
    یکی حصار و دوم جوشن و سیوم مغفر
    بقای نوح و محل خلیل و قرب کلیم
    یکی بیاب و دوم بطلب و سیوم بشمر
    سر مخالف و پشت عدو و ترگ حسود
    یکی ببر و دوم بشکن و سیوم بستر
    نصیب و بهره و قسم مخالفت زفلک
    یکی بلا و دوم محنت و سیوم کیفر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha