شیخ را سؤال کردند کی یا شیخ هر چند تدبیر میکنیم درین معنی نمیرسیم شیخ گفت التدبیر تدمیر تدبیرکار بیخبران بود و هیچ راه زن عظیمتر از تدبیر نیست، ایشان گفتهاند:اطلبوا اللّه بترککم التدبیر فان التدبیر فی هذا الطریق تزویر.
آنگه گفت ابلهترین کسی بود که در دوست با دشمن تدبیر کند، این تدبیر از قلت معروف بود. پیری بوده است که این دعا بسیار گفته است اللّهم اشکو الیک من قلّة معرفتی بک.
آنگه گفت: سعیدة الصوفیة از ناسکات این طریق بوده است و شیخ بو عبدالرحمن او را در طبقات ناسکات آورده است، جمعی ازین طایفه به تبرّک به سلام بدر حجرۀ وی شدند و گفتند دعایی بگوی ما را، آن موفقه گفته است: قطع اللّه عنکم کل قاطع یقطعکم عنه.
آنگه شیخ گفت: المتکلف محجوب به تدبیره مقطوع بدعواه فی جمیع اموره.
شیخ در آخر عهد گفت ما بوالفضل حسن را به خواب دیدم و گفتیم ما از دوستان دست واداشتیم گفت نیکو دوستانا کی داشتی آنگه کی داشتی و نیکوتراکنون کی دست بازداشتی.