کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دور او همچو دور می خوش بود
    همه عالم به دور وی خوش بود
    هیچ کس را به دل غباری نه
    هیچ خاطر به زیر باری نه
    دل مظلوم از غم آسوده
    جان ظالم ز غصه فرسوده
    شحنه چون زلف دلبران در تاب
    فتنه چون بخت عاشقان در خواب
    ملک را زحمت خراج نبود
    خلق را هیچ احتیاج نبود
    کس به سودا و سود کار نداشت
    غیر سودای زلف یار نداشت
    از سپاهی در آن خجسته زمان
    در کشاکش نبود غیر کمان
    کس به دورش نبود زار و نزار
    مگر آن کس که بود عاشق زار
    گر کسی بی‌نوا شدی ناگاه
    چون شدندی ز حال او آگاه
    بس که هر کس نواختی او را
    منعم دهر ساختی او را
    بود شه را عنایتی که مپرس
    بر رعیت رعایتی که مپرس
    آفرین خدای بر پدری
    که ازو ماند این‌چنین پسری
    ابر رحمت نثار آن صدفی
    که بود گوهرش چنین خلفی
    آن درخت کهن به کار آید
    که نهالی ازو به بار آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha