به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آنکه ایشان برو نظر کردند
اولش عاشقی خبر کردند
عشق در هر دلی که جای گرفت
دست برد اندرون و پای گرفت
عشق در هر دلی که سر بر زد
خیمه از عقل و علم برتر زد
هر دلی کو به عشق بینا شد
منزلش زیر بود و بالا شد
هر دلی را که عشق روی نمود
هر زمانی ارادتش افزود
هر ارادت که عشق را شاید
از رضا و موافقت زاید
هر ارادت که از محبت شد
یا ز انعام یا ز رایت شد
اولش عام و آخرش خاص است
محض لطف است و عین اخلاص است
در کلام خدای میخوانی
که: «علیک محبت منی»
چون محبت رسد به عین کمال
در دل و جان و الهان جمال
عشق نامش نهند اولوالاشواق
چون رسد آن به حد استغراق
اندرین بحر اگر غریق شوی
تو خود استاد این طریق شوی
گر شنیدی و شد تو را معلوم
رو بخوان تا نکو شود مفهوم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.