کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشقان ره به عشق می‌پویند

    درس تنزیل عشق می‌گویند

    از می عشق اگر چه بی‌خبرند

    راه جانان به جان همی سپرند

    از شراب الست مستانند

    تا ابد جمله می پرستانند

    از می شرق دوست مست شدند

    همه در پای عشق پست شدند

    خویشتن را ز دست از آن دادند

    کاندر آن کوی رخت بنهادند

    از می نیستی چو بی‌خبرند

    راه عشقش بسر چگونه برند؟

    عشق را رهگذر دل و جان است

    اولش طعنه در دل و جان است

    دلم این مستی از الست آورد

    این طلب زان هوا به دست آورد

    دوست آنجا نظر چو بر ما کرد

    اثر آن ظهور پیدا کرد

    این صفا زان نظر پدید آمد

    عشق را آنجا مگر پدید آمد

    آرزومند آن نظر ماییم

    روز و شب اندرین تمناییم

    شده در هر دلیش پیوندی

    کرده در پای هر یکی بندی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha