کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به طعنه گفت مرا دوستی که: ای زراق

    چرا همیشه شکایت کنی ز دست فراق؟

    وصال یار نبودت فراق را چه کنی؟

    نشان عشق نداری، چه لافی از عشاق؟

    بسی بگفت ازینگونه، گفتمش: بشنو

    جواب من ز سر صدق، بی‌ریا و نفاق:

    تو گیر خود که نبوده است هیچ یار مرا

    به هیچ یار نیم در جهان به جان مشتاق

    خیال چهرهٔ خوبان ندید چشم دلم

    به گوش دل نشنیدم خطاب اهل وفاق

    گرفتم این همه طامات و زرق تلبیس است

    مرا نه بس که به هند اوفتاده‌ام ز عراق؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha