کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش مانا شنید فریادم

    کرد بیمار پرسشی بادم

    من هم از روی باد پیمایی

    نفسی با نسیم بگشادم

    با دلش رمزکی فرو گفتم

    به کف او پیامکی دادم

    گفتم: ار چه تو نیز بیماری

    خبری ده ز صحت آبادم

    نفسی از دم مسیح دمی

    به من آور، که نیک ناشادم

    بر سرم سنگ جور از چه رسد

    بی‌محابا، مگر ز اوتادم؟

    همچو غنچه چرا به بند کنند

    چون ززر همچو سوسن آزادم؟

    نرمکی باد گفت در گوشم:

    خود گرفتم که در ره افتادم

    بر چهار فلک چگویم روم؟

    بر سر خود چو پای ننهادم

    کی چنان جای در شمار آیم؟

    من یکی گوشه گرد آحادم

    خود تو انگار لحظه‌ای رفتم

    بر در او به خدمت استادم

    که گذارد مرا به صدر بهشت؟

    که کند در طریق ارشادم؟

    گفتم: ای باد، باد کم‌پیمای

    که من از باد خود به فریادم

    بی تکاپوی تو در آن حضرت

    پیک امید را فرستادم

    همتی بسته‌ام که از ره لطف

    به عیادت کند دمی یادم

    ای مسیحا نفس، بیا، نفسی

    تا رسد از دم تو امدادم

    باد انفاس تو شفا ده خلق

    تا نفس می‌زند بنی آدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha