کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می‌برد تا به خدمت ذوالمن

    کش کشانش، دوشاخه در گردن

    دو نهال است رسته از یک بیخ

    میوه‌شان نفس و طبع را توبیخ

    کرسی «لا» مثلثی است صغیر

    اندر او مضمحل، جهان کبیر

    هرکه رو از وجود محدث تافت

    ره به کنجی از آن مثلث یافت

    عقل داند، ز تنگی هر کنج

    که در او نیست ما و من را گنج

    «بوحنیفه» چه در معنی سفت

    نوعی از باده را مثلث گفت

    هست بر رای او به شرح هدی

    آن مثلث، مباح و پاک ولی

    این مثلث، به کیش اهل فلاح

    واجب و مفترض بود نه مباح

    زان مثلث، هر آنکه زد جامی

    شد ز مستی، زبون هر خامی

    زین مثلث، هرآنکه یک جرعه

    خورد، بختش به نام زد قرعه

    جرعهٔ راحتش، به جام افتاد

    قرعهٔ دولتش، به نام افتاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha