کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من

    شب، مگر بودش گذر بر منزل جانان من

    بس که شد گل گل تنم از داغهای آتشین

    می‌کند کار سمندر، بلبل بستان من

    طفل ابجد خوان عشقم، با وجود آنکه هست

    صد چو فرهاد و چو مجنون، طفل ابجد خوان من

    گفتمش: از کاو کاو سینه‌ام، مقصود چیست؟

    گفت: می‌ترسم که بگذارد در آن پیکان من

    بس که بردم آبروی خود به سالوسی و زرق

    ننگ می‌دارند اهل کفر، از ایمان من

    با خیالت دوش، بزمی داشتم، راحت فزا

    از برای مصلحت بود اینهمه افغان من

    رفتم و پیش سگ کویت، سپردم جان و دل

    ای خوش آن روزی که پیشت، جان سپارد جان من

    از دل خود، دارم این محنت، نه از ابنای دهر

    کاش بودی این دل سرگشته در فرمان من

    چون بهائی، صدهزاران درد دارم جانگداز

    صدهزاران، درد دیگر هست سرگردان من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha