کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    «ژیان» هاف هافو شو هاف کن ببینم

    برای هاف سینه صاف کن ببینم

    پس از هاف هاف شد هاف با قرائت

    اداء از مخرج ناف کن ببینم

    ژیان هاف...

    اگر خواهی که جنس خر نبینی

    قرق از قاف تا قاف کن ببینم

    طرفدار قجر شد ضد جمهور

    جدل با این دو سر قاف کن ببینم

    ژیان هاف...

    تو تولۀ «خالصی زاده» است تازی

    پراکنده اش به اطراف کن ببینم

    برای خاطر منهم شد این کار

    برو بر ضد انصاف کن ببینم

    ژیان هاف...

    بدر تنبان کرباس مدرس

    به روی فا و نون کاف کن ببینم

    «ملک الشعرای» بی شرف را

    ز خون همرنگ اشراف کن ببینم

    ژیان هاف...

    جواهردزد ملت را تو روزی

    به روز بوریاباف کن ببینم

    علوفۀ ملت خر غرف خون، در

    غیاب شاه علاف کن ببینم

    ژیان هاف...

    در ایران، انقلابی جز تو کس نیست

    درین خونریزی، اسراف کن ببینم

    ژیان هاف...

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha