کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رند مستی که گرد ما گردد

    گر گدائیست پادشا گردد

    هرکه با جام می بود همدم

    کی ز همدم دمی جدا گردد

    خوش امینی بود که همچون ما

    محرم راز کبریا گردد

    به یقین هر که خویش بشناسد

    عارف حضرت خدا گردد

    بی شکی جز یکی نخواهد دید

    دیده گر گرد دو سرا گردد

    هر که با ما نشست در دریا

    واقف از حال و ذوق ما گردد

    بار اغیار بارها بکشد

    از در یار هر که وا گردد

    دُرد دردش بنوش و خوش می باش

    که تو را درد دل دوا گردد

    بر در او کسی که یابد بار

    بر در غیر او کجا گرد

    لذت ما به ذوق دریابد

    هر که در عشق مبتلا گردد

    آنکه بینا بود عصا چه کند

    کور باشد که با عصا گردد

    هر که گردد به گرد میخانه

    بگذارش مدام تا گردد

    عشق باقی و ما به او باقی

    کی بقائی چنین فنا گردد

    شود از غیر عشق بیگانه

    آنکه با عشق آشنا گردد

    هر که را سیدش بود خواجه

    بندهٔ دیگری چرا گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha