کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به دیماه کز گشت گردان سپهر

    سحاب افکند پرده بر روی مهر

    ز دم سردی ابر سنجاب پوش

    ردای قصب کوه گیرد بهدوش

    جهان پوشد از برف سیمین حریر

    کشد پرده سیمگون آبگیر

    شود دامن باغ از گل تهی

    چمن ماند از زلف سنبل تهی

    دا آن فتنه انگیز طوفان مرگ

    که نه غنچه ماند به گلبن نه برگ

    گلی روشنی بخش بستان شود

    چراغ دل بوستانیان شود

    صبا را کند مست گیسوی خویش

    جهان را بر انگیزد از بوی خویش

    گل بخ بخوانندش و ای شگفت

    کزو باغ افسرده گرمی گرفت

    ز گلها از آن سر بر افراخته است

    که با باغ بی برک و بر ساخته است

    تو نیز ای گل آتشین چهر من

    که انگیختی آتش مهر من

    ز پیری چو افسرد جان در تنم

    تهی از گل و لاله شد گلشنم

    سیه کاری اختر سیه فام

    سیه موی من کرد چون سیم خار

    سهی سروم از بار غم گشت پست

    مرا برف پیری به سرنشست

    به دلجویم در کنار آمدی

    ز مستان غم را بهار آمدی

    گل بخ گر آورد بستان بهدست

    مرا آتشین لاله ای چون تو هست

    ز گلچهرگان سر بر افراختی

    که با جان افسرده ای ساختی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha