کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عمری از جور چرخ مینا رنگ

    رنجه بودم، ز رنج بیماری

    یافت آئینه وجودم زنگ

    از جفای سپهر زنگاری

    تار شد دیدگان روشن بین

    زرد شد، چهرگان گلناری

    همچو موشی نحیف گشت و نزار

    تن فربه چو گاو پرواری

    آزمودم همه طبیبان را

    در شفاخانه های بهداری

    کار آن جمله و طبابتشان

    کار بوزینه بود و نجاری

    نه حکیمی، خبر ز حکمت داشت

    نه پرستاری، از پرستاری

    پیش بیطار رفتم آخر کار

    چاره ای خواستم ز ناچاری

    و آن شفابخش دام و دد، بگرفت

    دستم و رستم از گرفتاری

    بی تأمل علاج دردم کرد

    تن ز غم رست و من ز غمخواری

    طرفه بین، کز طبیبم آن نرسید

    که ز دانای فن بیطاری

    یا من از خیل چارپایانم

    یا طبیبان از هنر عاری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha