کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سراینده ای دوش وقت سحر

    دو بیتک سرایید خوش با

    کلام سخن شیخ شیرازی است

    که کیهان خدیو سخن سازی است

    ز مسکینیم روی در خاک رفت

    غبار گناهم بر افلاک رفت

    تو یک نوبت ای ابر رحمت ببار

    که در پیش باران نپاید غبار

    مرا نالهٔ او رَهِ هوش زد

    سرشک غم از دیده ام جوش زد

    جگرکاوی گریه بی تاب کرد

    به دامن دل از دیده، خوناب کرد

    به خون خفته، مژگان دریا مدار

    چو ابر سیه دل، ببارید زار

    چو از آتش دل به جوش آمدم

    همایون سروشی به گوش آمدم

    که نبود شگفتی از آمرزگار

    گر از قلزم رحمت بی کنار

    چو کام دل خاکساران دهد

    تو را ابر رحمت ز مژگان دمد

    غبار غم سینه، شد کاسته

    فرو خفت این گرد برخاسته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha