کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی با کهنسال رنجورگفت

    که دادی به میراث خور مال مفت

    به صد عجز و زاری ز خواهندگان

    دربغ آمدت قرص نانی از آن

    ندادی پشیزی به مزدور خویش

    نه بردن توانیش در گور خویش

    نه خود خوردی و نه خوراندی به کس

    نهادی و بر ناقه بستی جرس

    به یک عمر بر زر زدی قفل و بند

    کنون می گذاری که مردم برند

    عجب دارم از کار و بار تو من

    جدا کرده ای حصّهٔ خود کفن

    ازین قسمت افتاده ای در وبال

    که حسرت تو بردی و بیگانه مال

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha