کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به کویت با دل شاد آمدم با چشم تر رفتم

    به دل امید درمان داشتم درمانده تر رفتم

    تو کوته دستی ام می خواستی ورنه من مسکین

    به راه عشق اگر از پا در افتادم به سر رفتم

    نیامد دامن وصلت به دستم هر چه کوشیدم

    ز کویت عاقبت با دامنی خون جگر رفتم

    حریفان هر یک آوردند از سودای خود سودی

    زیان آورده من بودم که دنبال هنر رفتم

    ندانستم که تو کی آمدی ای دوست کی رفتی

    به من تا مژده آوردند من از خود به در رفتم

    مرا آزردی و گفتم که خواهم رفت از کویت

    بلی رفتم ولی هر جا که رفتم دربدر رفتم

    به پایت ریختم اشکی و رفتم در گذر از من

    ازین ره بر نمی گردم که چون شمع سحر رفتم

    تو رشک آفتابی کی به دست سایه می آیی

    دریغا آخر از کوی تو با غم همسفر رفتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha