کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون باد می روی و به خاکم فکنده ای

    آری برو که خانه ز بنیاد کنده ای

    حس و هنر به هیچ، ز عشق بهشتی ام

    شرمی نیامدت که ز چشمم فکنده ا ی؟

    اشکم دود به دامن و چون شمع صبحدم

    مرگم به لب نهاده غم آلود خنده ای

    بخت از منت گرفت و دلم آن چنان گریست

    کز دست کودکی بربایی پرنده ای

    بگذشتی و ز خرمن دل شعله سرکشید

    آنگه شناختم که تو برق جهنده ای

    بی او چه بر تو می گذرد سایه ای شگفت

    جانت ز دست رفت و تو بی چاره زنده ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha