بنام خداوند کون و مکان
خداوند روزی ده مهربان
خداییکه جان خرد آفرید
بفرمان او شد جهانها پدید
وزان پس بنام محمد درود
بآیین اسلام احمد درود
درود فراوان بر آن پاکزاد
محمد رسول حجازی نژاد
بنام علی شاه مردان مرد
که از دشمن دین بر آوردگرد
سر اولیاۀ سرور اصفیا
مبارزترین مرد راه خدا
علی شیر مرد و علی راستگو
ندیده جهانراد مردی چو او
بقرآن که وحی مبین خداست
ولای وی آرامش جان مااست
پس آنگه بنام شه پاکدین
محمد رضا شاه ایران زمین
شهی کو نگهدار دین خداست
خدا را باو لطف بی انتهاست
بفرمان او ملت آزاد شد
ز دادش همه کشور آباد شد
ز تدبیر این شاه فرخنده خوی
گرفته است ایران بسی آبروی
خداوند باشد نگهدار او
خرد یار و یزدان مدد کار او
بدوران این شاه نیکو خصال
که دارد توجه بفصل و کمال
چو دیدم که فردوسی پاکدین
که بادا بجانش هزار آفرین
بشهنامه از داستان کهن
چو پیغمبران داده داد سخن
بپا کرده کاخی بلند و متین
ز الماس ویاقوت و در ئمین
ز جمشید و گود رزو از زال زر
فریدون و کیخسرو دادگر
سخن ز آنچه بوده است آورده او
بسی در یکتا که پرورده او
ز شاه کیان وهم از پیشداد
بشهنامه زیشان بسی کرده یاد
ز تهمورث وایرج وسلم و سام
فریبز وکاوس والا مقام
ولکن زماد و از آن دودمان
نیابی بشهنامه نام و نشان
ز اهخامنش کورش نامور
نه بینی بشهنامه نام و اثر
از این رهگذر بود کاین کمترین
شدم پیرو آن سخن آفرین
بر آنم که از ماد و تاریخ آن
سرایم چو شهنامه من داستان
کمین افسر از ماد و از آریان
بگویم زکوروش بسی داستان
خود آگاهم از مایه وزاد خویش
زخجلت سرافکنده دارم به پیش
که این نامه فارسی و دری
نباشد ز نقصان و لغزش بری
ز دانشوران دارم این آرزو
که با لطف بینند آهوی او
ز راه بزرگی و دانشوری
ز لطف و زمهر و ادب پروری
از این مور ناچیز و این ناتوان
پذیرند ران ملخ ارمغان