کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای روزه‌دار، اگر تو یک ریزه راز داری

    دست و زبان خود را از خلق بازداری

    با ساز و برگ بودی سالی، سزد کزین پس

    یک ماه خویشتن را بی‌برگ و ساز داری

    آخر چه سود کشتن تن را به زور؟ چون تو

    شامش رضا بجویی، صبحش نیاز داری

    آنست سر روزه: کز هر بدی ببندی

    گوشی که برگشودی، چشمی که باز داری

    در آسمان معنی، چون مهر، برفروزی

    گر دست برد صورت یک ماه باز داری

    از آستان صورت، تا پیشگاه معنی

    بیش از هزار منزل شیب و فراز داری

    دل را چو چار گوشه بر باغ و خانه کردی

    چون در حضور بندی؟ کی در نماز داری؟

    خود کی درست خیزی از زیر سکهٔ دل؟

    کز بهر یک قراضه دندان چو گاز داری

    نفسی که می‌تواند با عرشیان نشستن

    حیف آیدم که : او را در بند آز داری

    کوتاه عمر باشد، آن را که نیست نامی

    گر نام نیک ورزی، عمر دراز داری

    بی‌منتی برآور کار نیازمندان

    گر زانکه هیچ کاری با بی‌نیاز داری

    چون اوحدی نگردی بی‌صدق یار هرگز

    زیرا که یار بودن صدقست و رازداری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha