کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد مگر محمود در ویرانه‌ای

    دید آنجا بی‌دلی دیوانه‌ای

    سر فرو برده به اندوهی که داشت

    پشت زیر بار آن کوهی که داشت

    شاه را چون دید، گفتش دورباش

    ورنه بر جانت زنم صد دور باش

    تو نه‌ای شاهی، که تو دون همتی

    در خدای خویش کافر نعمتی

    گفت محمودم، مرا کافر مگوی

    یک سخن با من بگو، دیگر مگوی

    گفت اگر می‌دانیی ای بی‌خبر

    کز که دور افتاده‌ای زیر و زبر

    نیستی خاکستر و خاکت تمام

    جمله آتش ریزیی بر سر مدام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha