کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مادری را طفل در آب اوفتاد

    جان مادر در تب و تاب اوفتاد

    در تحیر طفل می‌زد دست و پای

    آب بردش تا بناب آسیای

    خواست شد در ناو مادر کان بدید

    شد سوی درز آب حالی برکشید

    آب از پس رفت و آن طفل عزیز

    بر سر آن آب از پس رفت نیز

    مادرش درجست او را برگرفت

    شیردادش حالی و در برگرفت

    ای ز شفقت داده مهر مادران

    هست این غرقاب را ناوی گران

    چون در آن گرداب حیرت اوفتیم

    پیش ناو آب حسرت اوفتیم

    مانده سرگردان چو آن طفل در آب

    دست و پایی می‌زنیم از اضطراب

    آن نفس ای مشفق طفلان راه

    از کرم در غرقهٔ خود کن نگاه

    رحمتی کن بر دل پرتاب ما

    برکش از لطف و کرم در ز آب ما

    شیرده ما را ز پستان کرم

    برمگیر از پیش ما خوان کرم

    ای ورای وصف و ادراک آمده

    از صفات واصفان پاک آمده

    دست کس نرسید برفتراک تو

    لاجرم هستیم خاک خاک تو

    خاک تو یاران پاک تو شدند

    اهل عالم خاک خاک تو شدند

    هرک خاکی نیست یاران ترا

    دشمن است او دوست داران ترا

    اولش بوبکر و آخر مرتضا

    چار رکن کعبهٔ صدق و صفا

    آن یکی در صدق هم راز و زیر

    و آن دگر در عدل خورشید منیر

    آن یکی دریای آزرم و حیا

    آن دگر شاه اولوالعلم و سخا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha