عطار نیشابوری
در نعت رسول
حکایت مادری که فرزندش در آب افتاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مادری را طفل در آب اوفتاد جان مادر در تب و تاب اوفتاد در تحیر طفل می زد دست و پای آب بردش تا بناب آسیای خواست شد در ناو مادر کان بدید شد سوی درز آب حالی برکشید آب از پس رفت و آن طفل عزیز بر سر آن آب از پس رفت نیز مادرش درجست او را برگرفت شیردادش حالی و در برگرفت ای ز شفقت داده مهر مادران هست این غرقاب را ناوی گران چون در آن گرداب حیرت اوفتیم پیش ناو آب حسرت اوفتیم مانده سرگردان چو آن طفل در آب دست و پایی می زنیم از اضطراب آن نفس ای مشفق طفلان راه از کرم در غرقهٔ خود کن نگاه رحمتی کن بر دل پرتاب ما برکش از لطف و کرم در ز آب ما شیرده ما را ز پستان کرم برمگیر از پیش ما خوان کرم ای ورای وصف و ادراک آمده از صفات واصفان پاک آمده دست کس نرسید برفتراک تو لاجرم هستیم خاک خاک تو خاک تو یاران پاک تو شدند اهل عالم خاک خاک تو شدند هرک خاکی نیست یاران ترا دشمن است او دوست داران ترا اولش بوبکر و آخر مرتضا چار رکن کعبهٔ صدق و صفا آن یکی در صدق هم راز و زیر و آن دگر در عدل خورشید منیر آن یکی دریای آزرم و حیا آن دگر شاه اولوالعلم و سخا عطار نیشابوری