کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شهی در خشم رفت از مردِ درویش

    براندش با دلی پُر درد از پیش

    بدو گفتا ترا ندهم امانی

    چو اندر ملکِ من باشی زمانی

    برفت از پیشِ او مرد تهی دست

    بگورستان شد و آزاد بنشست

    چو شه بشنود حالی داد پیغام

    که نه فرمودم ای شوریده ایام

    که بیرون شو ز ملکم؟ می‌ستیزی؟

    مگر خواهی که خود را خون بریزی؟

    جوابش داد کین پذرفته‌ام من

    که از ملک تو بیرون رفته‌ام من

    قیامت را که راهی مشکل آمد

    نه گورستان نخستین منزل آمد؟

    نخستین منزل محشر نه آنست؟

    نه ملک تست، ملک آن جهانست

    چو افتد زن بدرد زه از آغاز

    چنین گویند خلق از حالِ او باز

    که این زن در میان دو جهانست

    که یک پایش درین، دیگر درآنست

    تو هم ای بی‌خبر تا درجهانی

    میان دو دمت دایم چنانی

    گر این دم شد دگر دم بَرنیاید

    نشان تو ز عالم برنیاید

    مزن بانگ و مکن نوحه بیارام

    که ناید باز مرغ رفته در دام

    چو تن شد مرغِ جان را دامگاهی

    چرا زین دام کرد آرامگاهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha