کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی حبشی بر پیغامبر آمد

    که تَوبه می‌کنم وقتش درآمد

    اگر عفوست وگر توبه قبولست

    مرا بر پشتی چون تو رسولست

    پیمبر گفت چون تو توبه کردی

    یقین می‌دان که آمرزیده گردی

    دگر ره گفت آن حبشی که آنگاه

    که بودم در گناه خویش گمراه

    گناهم حق چو نپسندیده باشد

    میان آن گناهم دیده باشد

    پیمبر گفت پس تو می‌ندانی

    که بر حق ذرّهٔ نبوَد نهانی

    گناهت ذرّه ذرّه دیده باشد

    ولیکن از کَرَم پوشیده باشد

    چو حبشی این سخن بشنید ناگاه

    برآورد از دل پر خون یکی آه

    چنان آن آهش از دل تاختن کرد

    که مرغ جانش را بیخویشتن کرد

    به پیش مصطفی بر خاک افتاد

    سوی حق پاک رفت و پاک افتاد

    صلا در داد یاران را پیمبر

    که بشتابید ای اصحاب یکسر

    که تا برکشتهٔ حق غرق تشویر

    بگوئید و بپیوندید تکبیر

    کسی کو کشتهٔ شرم و حیا شد

    اگر مُرد او تن او توتیا شد

    اگر تو ذرّهٔ خاکش ببوئی

    بوَد صد بحر پر تشویر گوئی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha