کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یکی دیوانه بودی بر سر راه

    نشسته بر سر خاکستر آنگاه

    زمانی اشک چون گوهر فشاندی

    زمای نیز خاکستر فشاندی

    یکی گفت ای بخاکستر گرفتار

    چرا پیوسته می‌گرئی چنین زار

    چنین گفت او که پر شورست جانم

    چو شمعی غرقه اندر اشک ازانم

    که حق می‌بایدم بی غیر و بی پیچ

    ولی حق را نمی‌باید مرا هیچ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha