کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اسیری را بصد درد و ندامت

    بدوزخ می‌برند اندر قیامت

    زند انگشت و دیده بر کند زود

    بخواری دیده بر خاک افکند زود

    چنین گوید که از دیده چه مقصود

    نخواهم دیده بی دیدار معبود

    اگر دیدار معبودم نباشد

    ز دیده هیچ مقصودم نباشد

    چو مقصودم نخواهد گشت حاصل

    نه دیده خواهم و نه جان و نه دل

    حجابت گر از آن حضرت بهشت است

    ندارم زهره تا گویم که زشتست

    بهشتی را بخود گر باز خوانی

    نیندیشی که ازحق بازمانی

    چه می‌گویم کسی کز ماه رویی

    شود از ناتوانی همچو مویی

    بیک جو زر کند صد گونه کردار

    بهشتی چون بنستاند زهی کار

    ولیکن این سخن با مرد راهست

    نه با دیوانه و دیوان سیاه است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha