به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

عطار نیشابوری

عطار نیشابوریباب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنهشماره ۱۰: ای از تو فلك بی خور و بی خواب شده

2040عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای از تو فلک بی خور و بی خواب شده

وز شوق تو سرگشته، چو سیماب، شده

هر دم ز تو صد هزار دل خون گشته

دل کیست که صد هزار جان، آب شده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شماره ۹: بر وصف تو دستِ عقل دانانرسد 2شماره ۱۰: ای از تو فلك بی خور و بی خواب شده 3شماره ۱۱: خورشید، كه او زیر و زبر میگردد 4شماره ۱۲: عالم كه فنای محض، سرمایۀ اوست 5شماره ۱۳: هر دل كه ز لطف تو نشان یابد باز 6شماره ۱۴: هر نقطه كه در دایرۀ قسمت تست 7شماره ۱۵: هم گوهر بحر لطف بیپایانی 8شماره ۱۶: نه عقل به كُنْهِ لایزال تو رسد 9شماره ۱۷: نه عقل، بدان حضرت جاوید رسد 10شماره ۱۸: آنجا كه تویی هیچ مبارز نرسد 11شماره ۱۹: نه لایق كوی تست سیری كه بود 12شماره ۲۰: گر با تو به هم دگر نباشد چه بود 13شماره ۲۱: ای غیر تو درهمه جهان موئی نه 14شماره ۲۲: كس نیست كه در دو كون ما دون تونیست 15شماره ۲۳: ای پیش تو صد هزار جان یك سرِ‌موی 16شماره ۲۴: در وصف تو عقل و دانش مانرسد 17شماره ۲۵: در معرفت تو دم زدن نقصان است 18شماره ۲۶: گردون زتو، بی سر و بنی بیش نبود 19شماره ۲۷: یك لحظه كه در گفت و شنید آئی تو 20شماره ۲۸: بی تو به وجود آرمیدن نتوان 21شماره ۲۹: از بس كه در انتظار تو گردون گشت 22شماره ۳۰: در مُلكتِ تو نیست دویی، ای همه تو 23شماره ۳۱: یا رب! همه اسرار، تو میدانی تو 24شماره ۳۲: ذاتت ز ازل تا به ابد قائم بس 25شماره ۳۳: كو عقل كه در ره تو پوید آخر 26شماره ۳۴: ای عین بقا! در چه بقائی كه نهای 27شماره ۳۵: در ذات تو سالها سخن راندهایم 28شماره ۳۶: در راه تو معرفت خطا دانستیم 29شماره ۳۷: كو چشم كه ذرّهای جمالت بیند 30شماره ۳۸: اسرار تو در حروف نتواند بود 31شماره ۳۹: ای آن كه ز كفر، دین، تو بیرون آری 32شماره ۴۰: عالم كه پر از حكمتِ تو میبینم 33شماره ۴۱: ای رحمت و جودِ بینهایت از تو 34شماره ۴۲: ای شمّۀ لطف تو بهشت افروزی 35شماره ۴۳: هم بر كف ودود، مُلْك بتوانی راند 36شماره ۴۴: ای آن كه كمال خرده دانان دانی 37شماره ۴۵: ای آن كه به حكم، ملك میرانی تو 38شماره ۴۶: جان حمد تو از میانِ جان میگوید 39شماره ۴۷: گر دست دهد غم تو یك دم، آن به 40شماره ۴۸: هم در بر خود خواندگان داری تو 41شماره ۴۹: ای گم شده دیوانه وعاقل، در تو 42شماره ۵۰: هم عقل ز كُنْه تو نشان میجوید 43شماره ۵۱: چون نیست كسی در دو جهان دمسازت 44شماره ۵۲: چون حاضر غایبی فغان بر چه نهم 45شماره ۵۳: ای خلق دو كون ذكر گویندۀ تو 46شماره ۵۴: ای آن كه چنانكه مصلحت میدانی 47شماره ۵۵: چون ذُلِّ من از من است و چون عزّ از ...48شماره ۵۶: گه تحفه به نالۀ سحرگاه دهی 49شماره ۵۷: در ملك دو كون پادشاهی میكن 50شماره ۵۸: ای در دلِ من نشسته جانی یا نه 51شماره ۵۹: ملكِ غم تو هر دو جهان بیش ارزد 52شماره ۶۰: جانا دایم میان جان بودی تو 53شماره ۶۱: هر قطره به كُنْهِ دُرِّ دریا نرسد 54شماره ۶۲: سی سال به صد هزار تك بدویدیم 55شماره ۶۳: كردم تك و پوی بی عدد بسیاری 56شماره ۶۴: ای خورده غم تو یك به یك چندینی 57شماره ۶۵: جانها چو ز شوق تو بسوزند همه 58شماره ۶۶: جان از طلب روی تو آبی گردد 59شماره ۶۷: دل خون كن اگر سَرِ بلای تو نداشت 60شماره ۶۸: كاری كه ورای كفر و دین میدانم 61شماره ۶۹: هرجان كه طریق پردۀ راز نیافت 62شماره ۷۰: از سرِّ تو هر كه با نشان خواهد بود 63شماره ۷۱: گم گشتن خود، از تونشان بس بودم 64شماره ۷۲: بی یادِ تو دل چو سایه در خورشید است 65شماره ۷۳: چون مونسِ من ز عالم اندوه تو بود 66شماره ۷۴: ای عقل شده در صفت ذات تو پست 67شماره ۷۵: چون عفو تو میتوان مسلم كردن 68شماره ۷۶: گر فضلِ تو عقل را یقین مینشود 69شماره ۷۷: یك ذره هدایتِ تو میباید و بس 70شماره ۷۸: چون دردِ تو چاره ساز آمد جان را 71شماره ۷۹: جانا كه به جای تو تواند بودن 72شماره ۸۰: من بی تو دمی قرار نتوانم كرد 73شماره ۸۱: چون بیخبرم كه چیست تقدیر مرا 74شماره ۸۲: نه در صفِ صادقان قراری دارم 75شماره ۸۳: یا رب ما را راندۀ درگاه مكن 76شماره ۸۴: روئی كه به روز پنج ره میشوئیم 77شماره ۸۵: زان روز كه از عدم پدید آمدهایم 78شماره ۸۶: یا رب چو به صد زاری زار آمدهایم 79شماره ۸۷: ای دایرۀ حكم تو سرگردانی 80شماره ۸۸: ای آن كه همه گشایش بندِ منی 81شماره ۸۹: سیر این دل خسته كی شود ازتو مرا 82شماره ۹۰: ای جانِ من سوخته دل زندۀ تو 83شماره ۹۱: یا رب تو مرا مدد كن از یارِی خویش 84شماره ۹۲: از هیبت تو این دل غم خواره بسوخت 85شماره ۹۳: ای یادِ تو مرهم دل خستۀ من 86شماره ۹۴: یا رب غم تو چگونه تقدیر كنم 87شماره ۹۵: هم حلۀ فضل در برم میداری 88شماره ۹۶: ای بندگی تو پادشاهی كردن 89شماره ۹۷: یا رب جان را بیم گنه كاران هست 90شماره ۹۸: گر من به هزار اهرمن مانم باز 91شماره ۹۹: ای در هر دم دو صد جهان پر چاره 92شماره ۱۰۰: جان دردو جهان كسی بجای تو نداشت 93شماره ۱۰۱: هم درد توام مایۀ درمان بودست 94شماره ۱۰۲: یا رب! برهان زنفس دشمن صفتم 95شماره ۱۰۳: تا چند تنم پردۀ بیچارگیم 96شماره ۱۰۴: چون جملۀ راه، كاروان من و تست 97شماره ۱۰۵: كو دل كه بلای روزگارِ تو كشد 98شماره ۱۰۶: یا رب به حجاب زین جهانم نبری 99شماره ۱۰۷: میآیم و با دلی سیه میآیم 100شماره ۱۰۸: یا رب چو مرا ز نفسِ خود سود نبود 101شماره ۱۰۹: ای هفت زمین و آسمانها ز تو پُر 102شماره ۱۱۰: گر من زگنه توبه كنم بسیاری 103شماره ۱۱۱: نه در بتری نه در بهی میمیرم

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ