کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر سر گوری مگر بهلول خفت

    همچنان خفته از آنجا مینرفت

    آن یکی گفتش که برخیز ای پسر

    چند خواهی خفت اینجا بی خبر

    گفت بهلولش که من آنگه روم

    کاین همه سوگند از وی بشنوم

    گفت چه سوگند با من باز گوی

    گفت شد این مرده با من راز گوی

    میخورد سوگند و میگوید براز

    من نخواهم کرد خاک از خویش باز

    تا همه خلق جهان را تن به تن

    در نخوابانم بخون چون خویشتن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha