کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هست اعضا چو شهر و پیشه‌وران

    عقل دستور و دل در او سلطان

    خشم شحنه است و آرزو عامل

    این یکی ظالم آن دگر جاهل

    عامل ار هیچ شرط بگذارد

    خرد او را به شحنه بسپارد

    شحنه‌گر هیچ گون سگالد بد

    این موّکل برو بود ز خرد

    نفس سلطان اگر بود عادل

    با تن و عقل و جان شود بی‌دل

    ترجمان دل است نطق و زبان

    مر زبان تنست سود و زیان

    ترجمان چون ز روی دور زمان

    پشت یابد ز قوّت سلطان

    گر بیابند ازینکه گفتم بهر

    خوش بود پادشا و خرّم شهر

    ور همه طالبان کام شوند

    مالک ملک ناتمام شوند

    گرنه در امر عقل و دل باشند

    همه هم‌ خوار و هم خجل باشند

    عقل و دل را اگر مطیع شوند

    در حضیض فنا رفیع شوند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha