کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جهان اندر گشاده شد جهانی

    که وصف او نیاید در زبانی

    حیاتش را نباشد خوف مرگی

    بهارش را نگرداند خزانی

    در و دیوار او افسانه گویان

    کاوخ و سنگ او اشعار خوانی

    چو جغذ آنجا رود، طاوس گردد

    چو گرگ آنجا رود، گردد شبانی

    به رفتن چون بود، تبدیل حالی

    نه نقلی از مکانی تا مکانی

    بخارستان پا بر جای بنگر

    ز نقل حال گردد گلستانی

    ببین آن صخره پا بر جای مانده

    چه سیران کرد، تا شد لعل کانی

    بشوی از آب معنی دست صورت

    که طباخان بگسردند خوانی

    ملایک بین بزاییده ز دیوان

    نزاید اینچنینی، آنچنانی

    بسی دیدم درختی رسته از خاک

    کی دید از خاک رسته آسمانی؟!

    چو یخرج حی من میت عیان شد

    جماد مرده شد صاحب عیانی

    ز قطرهٔ آب دیدم که بزاید

    قبای ، رستمی، یا پهلوانی

    ندیدم من که از باد خیالی

    برون آید بهشتی یا جنانی

    *****

    ز ترجیع این غزل را ترجمان کن

    به نوعی دیگرش شرح و بیان کن

    *****

    ایا دری که صد رو می‌نمایی

    هزاران در ز هرسو می‌گشایی

    ولیک از عزت و اشراف و غیرت

    خفا اندر خفا اندر خفایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha