مولانا بلخی
ترجیعات
سیوچهارم: جهان اندر گشاده شد جهانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جهان اندر گشاده شد جهانی که وصف او نیاید در زبانی حیاتش را نباشد خوف مرگی بهارش را نگرداند خزانی در و دیوار او افسانه گویان کاوخ و سنگ او اشعار خوانی چو جغذ آنجا رود، طاوس گردد چو گرگ آنجا رود، گردد شبانی به رفتن چون بود، تبدیل حالی نه نقلی از مکانی تا مکانی بخارستان پا بر جای بنگر ز نقل حال گردد گلستانی ببین آن صخره پا بر جای مانده چه سیران کرد، تا شد لعل کانی بشوی از آب معنی دست صورت که طباخان بگسردند خوانی ملایک بین بزاییده ز دیوان نزاید اینچنینی، آنچنانی بسی دیدم درختی رسته از خاک کی دید از خاک رسته آسمانی؟! چو یخرج حی من میت عیان شد جماد مرده شد صاحب عیانی ز قطرهٔ آب دیدم که بزاید قبای ، رستمی، یا پهلوانی ندیدم من که از باد خیالی برون آید بهشتی یا جنانی ***** ز ترجیع این غزل را ترجمان کن به نوعی دیگرش شرح و بیان کن ***** ایا دری که صد رو می نمایی هزاران در ز هرسو می گشایی ولیک از عزت و اشراف و غیرت خفا اندر خفا اندر خفایی مولانا بلخی