پاره ۱
ای بلبل خوش آوا، آوا ده
ای ساقی ، آن قدح باما ده
پاره ۲
جوانی گسست و چیره زبانی
طبعم گرفت نیز گرانی
پاره ۳
با صد هزار مردم تنهایی
بی صد هزار مردم تنهایی
پاره ۴
جامه پر صورت دهر، ای جوان
چرک شدوشد به کف گازران
رنگ همه خام وچنان پیچ و تاب
منتظرم تا چه برآید ز آب؟
پاره ۵
لقمهای از زهر زده در دهن
مرگ فشردش همه در زیر غن
پاره ۶
بگرفت به چنگ چنگ و بنشست
بنواخت به شست چنگ را شست
پاره ۷
فرخار بزرگ و نیک جاییست
کان موضع آن بت نواییست
پاره ۸
نه کفشگری که دوختستی
نه گندم و جو فرو خستی