به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویرباعیات جامیشمارهٔ ۶۸: خورشید تو زنگ خورده تیغ است دریغ

1990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خورشید تو زنگ خورده تیغ است دریغ

پنهان شده در نیام میغ است دریغ

مرآت جمال آفرینش همه اوست

ناداده جلا چنین دریغ است دریغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۷: از تفرقه هجر تو در حلقه جمع 2شمارهٔ ۶۸: خورشید تو زنگ خورده تیغ است دریغ 3شمارهٔ ۶۹: امروز چنین کز آسمان ریزد برف 4شمارهٔ ۷۰: کی باشد کی لباس هستی شده شق 5شمارهٔ ۷۱: ماییم به موج خیز حرمان شده غرق 6شمارهٔ ۷۲: هر روز روم سوی گلستان غمناک 7شمارهٔ ۷۳: ای لاله دلسوخته دامن چاک 8شمارهٔ ۷۴: کردم به طواف خانه یار آهنگ 9شمارهٔ ۷۵: بگذر به دیار یارم ای پیک شمال 10شمارهٔ ۷۶: ای چارده ساله مه که در حسن و جمال 11شمارهٔ ۷۷: در دیده عیان تو بوده ای من غافل 12شمارهٔ ۷۸: ای برده غمت شادی صد ساله ز دل 13شمارهٔ ۷۹: گویم نفسی دار ز من پاس ای دل 14شمارهٔ ۸۰: افلاک بود قسی حوادث چو سهام 15شمارهٔ ۸۱: ما احسن بالک ای جهان گشته حمام 16شمارهٔ ۸۲: ماییم و دل تنگ تر از حلقه «میم »17شمارهٔ ۸۳: عمری به هوس باد هوا پیمودم 18شمارهٔ ۸۴: گر در سفرم تویی رفیق سفرم 19شمارهٔ ۸۵: رفت آنکه به قبله بتان روی آرم 20شمارهٔ ۸۶: خون می گریم وز تو چه پنهان دارم 21شمارهٔ ۸۷: گه در هوس روی نکو آویزم 22شمارهٔ ۸۸: بهر تو به بر و بحر بشتافته ام 23شمارهٔ ۸۹: هر جا گذرم نوای عشقت شنوم 24شمارهٔ ۹۰: از زلف تو تاری نربودم رفتم 25شمارهٔ ۹۱: تا چند غلام کهنه یا نو باشم 26شمارهٔ ۹۲: تا چند پی نفس دغاباز روم 27شمارهٔ ۹۳: خوش آنکه ز قید خودپرستی برهیم 28شمارهٔ ۹۴: هر دم غم آن ماه چگل می گویم 29شمارهٔ ۹۵: گر دولت وصل را نشایم چه کنم 30شمارهٔ ۹۶: جانا ز تو تا به چند اندوه کشم 31شمارهٔ ۹۷: این کاسه که من بی تو به لب می آرم 32شمارهٔ ۹۸: بنگر به جهان سر الهی پنهان 33شمارهٔ ۹۹: یا رب ز دو کون بی نیازم گردان 34شمارهٔ ۱۰۰: یارب همه خلق را به من بدخو کن 35شمارهٔ ۱۰۱: یارب دلم از بتان سرکش برهان 36شمارهٔ ۱۰۲: رخ بنمایی که ماه گردون است این 37شمارهٔ ۱۰۳: آمد سحری به خوابم آن قره عین 38شمارهٔ ۱۰۴: آن را که زمین کشد درون چون قارون 39شمارهٔ ۱۰۵: تاریخ جهان که قصه خرد و کلان 40شمارهٔ ۱۰۶: خواهی به بهار گیر خواهی به خزان 41شمارهٔ ۱۰۷: گل نیست ز تو به سرخرویی افزون 42شمارهٔ ۱۰۸: هر فصل گلی کز اثر چرخ برین 43شمارهٔ ۱۰۹: ای صفوت روح اعظم آیینه تو 44شمارهٔ ۱۱۰: ای حسن بتان ماه سیما از تو 45شمارهٔ ۱۱۱: نام تو که خامشی نمی شاید ازو 46شمارهٔ ۱۱۲: یا من ملکوت کل شی ء بیده 47شمارهٔ ۱۱۳: ای در دل تو هزار مشکل ز همه 48شمارهٔ ۱۱۴: در غیرتم از صبا که چون بیگه و گه 49شمارهٔ ۱۱۵: از شرب مدام و لاف مشرب توبه 50شمارهٔ ۱۱۶: از میل ملاهی و مناهی توبه 51شمارهٔ ۱۱۷: ماییم به غمناکی خود شاد شده 52شمارهٔ ۱۱۸: دور از رخ تو منم ز جان بگذشته 53شمارهٔ ۱۱۹: هستی همه ذلت و هوان است و ضعه 54شمارهٔ ۱۲۰: یا رب سوی مقصدم ره سیر بده 55شمارهٔ ۱۲۱: بود آینه وجود عالم مثلا 56شمارهٔ ۱۲۲: ای آنکه به بر و بحر بشتافته ای 57شمارهٔ ۱۲۳: ای دل تا کی فضولی و بوالعجبی 58شمارهٔ ۱۲۴: گر خاک سر کوی مذلت باشی 59شمارهٔ ۱۲۵: از پنجه پنج و ششدر شش بدرآی 60شمارهٔ ۱۲۶: از لطف قد و صباحت خد چه کنی 61شمارهٔ ۱۲۷: ای از تو به باغ هر گلی را رنگی 62شمارهٔ ۱۲۸: رفتی که دلم ز بار غم رنجه کنی 63شمارهٔ ۱۲۹: نی ترک وجود غم فزاینده کنی 64شمارهٔ ۱۳۰: ای کرده نهان ز سایلت خوان عطا 65شمارهٔ ۱۳۱: در دعوی لاف معنی از من بگریخت 66شمارهٔ ۱۳۲: شد فصل بهار و گشتم از غصه هلاک 67شمارهٔ ۱۳۳: حیران شده ام که میل جان با تن چیس ...68شمارهٔ ۱۳۴: عالم همه با حوادث آفات است 69شمارهٔ ۱۳۵: دانی چه کسم ز ناکسان ناکس تر 70شمارهٔ ۱۳۶: بحری ست کف جود شه کوه وقار 71شمارهٔ ۱۳۷: شه چون مه چارده شب آمد ز سفر 72شمارهٔ ۱۳۸: هر چند که در دل غم هجران افکند 73شمارهٔ ۱۳۹: آنها که در آفاق به هم پیوستند 74شمارهٔ ۱۴۰: زین پیش رهی بود ز بغداد نیاز 75شمارهٔ ۱۴۱: با غیب به بویت آمد ای حرف شناس 76شمارهٔ ۱۴۲: ای یافته مرهم خود از داغ مپرس 77شمارهٔ ۱۴۳: در مسجد و خانقه بسی گردیدم 78شمارهٔ ۱۴۴: صد تیغ جفا زدی و راندی ز درم 79شمارهٔ ۱۴۵: گفتم که هوای او برون شد ز سرم 80شمارهٔ ۱۴۶: آن را که بود نور نبی در بشره 81شمارهٔ ۱۴۷: بر مسند ناز خفته ای با دگران 82شمارهٔ ۱۴۸: سرخی ز لب لعل به سنگ آوردن 83شمارهٔ ۱۴۹: دل از روش مؤمن و ترسا برکن 84شمارهٔ ۱۵۰: از نور ازل دلت منور بادا 85شمارهٔ ۱۵۱: گنجشک توام که پای بستم کردی 86شمارهٔ ۱۵۲: ای باد اگر سوی بدخشان گذری 87شمارهٔ ۱۵۳: فی القلب دم یسیل من آماقی 88شمارهٔ ۱۵۴: ای کاش بدانمی که من کیستمی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ