فرق دو جهان یافت زمیلاد نبی تاج
وز بانگ بلال طرب اندوه شد اخراج
رفت افسرکفر از فر اسلام بتاراج
ای ترک من ای زهره زهرات دهد باج
*****
وی طره تو نافه گشای شب معراج
می ده که رسد موکب مولود محمد
*****
ای پیش نکو چهره تو حور بهشتی
پوشد بستبرق رخش از خجلت زشتی
حسنت ارم مکی و فردوس کنشتی
طوبی زقدت وام کند پاک سرشتی
*****
زان کوثر می آر مرا کشتی کشتی
کآفاق شد امروز به ازخلد مخلد
*****
ای زاده نقره تنت از صافی عنصر
زنگار سلب حقه شنجرف تو پر در
گرد رهت اکسیر مس اهل تبحر
نبود برخ طلقی تو تاب تصور
*****
حل گشت کنون عقده دین رو بتشکر
محلول زر انداز بسیماب معقد
*****
از ساحت گلزار عیان جنت موعود
در حنجره مرغ نهان نغمه داود
شد مست مگر بلبل از این جلوه مقصود
کو قافیه از دست دهد در زدن رود
*****
این بوی گل از چیست چنین فرخ و محمود
گر آب نخورده زخوی چهره احمد
*****
ای امی داننده هر علم کماهی
در فقر الی الله زده ای سکه شاهی
فرقش زفر افسر لولاک مباهی
در عالم قدسش نبود نام تناهی
*****
با آن همه تشریف عنایات الهی
در عالم تجرید چو او نیست مجرد
*****
در جمع رسل مشتهر از سید مطلق
یعنی همه را هستی از او گشته محقق
در مزرعه قدرتش افلاک مطبق
کمتر بود اندر نظر از دانه جوزق
*****
آن خواجه کونین که از بندگی حق
شد بندگیش مایه اجلال موبد
*****
از آب بقا خضر زد آن رطل گرامی
گز خاک درش یافت خط پیره غلامی
در هیچ پیمبر ز برازنده مقامی
یارای نطق نیست در آن حضرت سامی
*****
پر غیب و شهود از وی و این مردم عامی
تا زنده پی او بسوی گنبد و مرقد
*****
ای آنکه زلال هممت گرد زلل شست
از تو گل توحید ز دلهای امم رست
بشمارم اگر واجبت این گفته بود سست
ورگویم ممکن لقب سعد نهم بست
*****
تو درهمه عالم و عالم همه در تست
محمود بود ممکن و ذات تو بلا حد