کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در ده: سگ زشتی بود، موریخته و لاغر
    پیوسته دم اندر پا، پژمرده سر و یالی
    چندی سوی شهر آمد، از شدت بی قوتی
    اشکم ز عزا برهاند، تا ماند در آنسالی
    ناگاه چه باز آمد، دیدند که گردیده
    در فربهی و چاقی، یک زبده سگ عالی
    گفتند (خلیلی)اش، بایست و همی دیدند
    بر هر که زند نیشی، با ضربت چنگالی
    نابود خلیلی چون ناچار شده بستند
    از پارچه خلخال، بر گردن آن شالی
    گویند که شد ممتاز، آن خرفه ز همسرها
    زآن روی دگر گردید معروف به (خلخالی)
    من خویش نمی دانم، بر گردن آنکو گفت
    گویا که همان باشد: خلخالی الحالی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha