کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مگرگذشت ز هجرت هزار و سیصد و پنج
    که درگذشت و جهانرا گذاشت باقرخان
    شب چهاردهم از جمادی‌الاولی
    چهارده شبه ماهی بخاک شد پنهان
    کم از چهل بد عمرش ولی بعقل و ادب
    هزار قرن فزون دیده بود از دوران
    ز بس پر است جهان از نمود او همه جای
    بدل نمی‌دهدم ره که رفته او ز جهان
    بسوخت بر پدر پیربیش از آن دل خلق
    که دیده گمشد فرزند و سوخت در کنعان
    شد استوار که داغ جوان بشاه شهید
    چه کرده بود که مرهم شدیش زخم سنان
    کسی ز حال صفی آگه است در غم او
    که دیده مرگ برادر بچشم و داغ جوان
    بجاست از پی تاریخ او که گفته خرد
    رسید طایر حق قرب اشیاءنه جان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha