کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از غش پاکست چون عیارم

    با صّرافان فتاد کارم

    خرمن شده داغ دل ز اطراف

    چون نقد بروی نطع صّراف

    هست از خط زخم، پود و تارم

    سنگِ محکِ جفایِ یارم

    دل را شده صبر اگر چه روپوش

    رسوا شده ام چو نقد مغشوش

    دل داده ی عشق تا نزار است

    طبعش با ضعف سازگار است

    فربه چو شود چو بدره ی زر

    در دیده ز فربهی ست لاغر

    گردد پیدا ز پهلوی او

    از فربهی استخوان پهلو

    خورشید که شرح هجر من خواند

    ایام مرا ورق چو گرداند

    شد تیره ازین سیاه کاری

    چون دست به وقت زر شماری

    از شب روزم نموده صد نیم

    زان گونه که بر محک خط از سیم

    ای جان جهان که جور کوشی

    بهر چه ز گفتگو خموشی

    با جور کشان بود به ابرو

    دایم سخن تو چون ترازو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha