کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سرگرم کلاه هر که گردید

    هر دیده وری که روی او دید

    از دیدن آن رخ چو ماهم

    رقصان چو حباب شد کلاهم

    کرده است زهرچه هست اعراض

    وز جمله بریده غیر مقراض

    مقراض صفت به دست، مشکل

    آیند دو هم زبان یک دل

    زان جان جهان و نور دیده

    پیوسته مرا به دل خلیده

    از ناز و عتاب و تندی خو

    هر حرف چو سوزن سه پهلو

    از بهر جمال یار دیدن

    وندر ره وصل او دویدن

    از ضعف بدن نمانده از من

    جز چشم و قدم برنکِ سوزن

    از پرتو روی همچو ماهش

    بنموده به دیده ها کلاهش

    هم ابره ی آستر مصفا

    مانند گل دو رنگ رعنا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha