کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همانا در میان با غیر، حرف قتل من داری
    که سویم گوشه چشمی دراثنای سخن داری
    چه بد کردم که واگردانمش، من کیستم باری
    که از کین هر زمان اندیشه‌ای با جان من داری
    به یکبار از درون آزردگان خار در بستر
    مباش آسوده دل، هر چند گل در پیرهن داری
    هنوز ای دل نه‌ای نومید از پرسیدنش، گویا
    که در اثنای جان دادن، امید زیستن داری
    ازان زلف سیه‌پوش تو شد چون حلقه ماتم
    که از دلها مصیبت‌خانه‌ها در هر شکن داری
    به وقت گفت‌وگویم روی برتابیّ و من خود را
    دهم تسکین که شاید گوش برآواز من داری
    ز تنها ماندگی‌ها این فراغت یافتی میلی
    که اکنون با غمش هم‌خوابگی‌ها در کفن داری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha