کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تاز بازم ایر من در . . . ن هر زن باره ای
    زین مناره شبه ابری . . . یگان چون باره ای
    بدرگی، سرخی، درازی، کفته ای، آشفته ای
    کافری، . . . س دشمنی، . . . ن دوستی، . . . ن باره ای
    فاخته طوقی، شتر لفجی، غضنفر گردنی
    خر سری، غژغا و موئی، اعوری، عیاره ای
    زین سرایوئی، یک اندامی، درشتی، یردلی
    مغ کلاهی، مغ روی، بر آب رود افشاره ای
    بد . . . سی، جغریق کاری، پای لغزی، سرزنی
    بلغم اندازی، کلی، سرگبن کشی، گه خواره ای
    پر خدوئی، زشتخوئی، خیره روئی، خربطی
    چوب کوبی، آهن و پولاد و سنگ خاره ای
    معده کوبی، ناف کاوی، دل دری، شش افکنی
    گرده گون رود آکنی، تن سوزه ای، . . . ن خاره ای
    دوغ ریزی، رب روی، لوطی نژادی، . . . ن دری
    عاشق . . . نی که دارد درگه و در ساره ای
    تیز خشمی، زود خشنودی، قناعت پیشه ای
    داروی هر دردمندی، چاره بیچاره ای
    بینی اندر گبر کان تا ز تن چون بنگری
    کوه تازی، تاز بینی در بن هر تازه ای
    هرزمان در رومه گه بیزمن چون بنگری
    هر نخی چون دانگ سنگی هر رگی چون باره ای
    گاه . . . ن گردنش بینی برابر داشته
    پیر پنجه ساله را با کودک گهواره ای
    از سر نیمور من هرگز کجا بیرون شود
    عشق هر سرگین فروشی، مهر هر . . . ن پاره ای
    هرکرازین . . . ر سرخ و سخت من درخور بود
    رایگان . . . یان کنم بی رشوت و بی تاره ای
    ایری سخت رایگا آواز در عالم زدم
    تا بدین آواز باز آیند هر آواره ای
    خوردن ایر مرا بر خیره گر منکر شدند
    دیدنش اجرای . . . لانرا کم از نظاره ای
    چون سنائی شاعری برسازم از نیمور اگر
    بر سر نیمور ترساوار بندم شاره ای
    هم بر آنوزن سنائی گفت سلمانی بچه
    عقل و جانم برد شوخی، آفتی، پتیاره ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha