کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خادمه بگشاد زبان پیش یار
    کرد عیان قصه آن دلفگار
    زاری او را به مناجات گفت
    آنچه طلب کرد به حاجات گفت
    سوخت دلم گفت ز درد دلش
    قصه پیش آمده بس مشکلش
    سر مکش از بهر خدا زان فقیر
    این سخن از خادم خود در پذیر
    گفت ایا خادمه مهربان
    راست بگو من چه کنم این زمان
    گرچه برو زار بباید گریست
    از من ایا خادمه تقصیر چیست
    از تو شنودم بنمودی جمال
    نیست ورا ذره تاب وصال
    من چه کنم خادمه، دیگر خموش
    هر چه شنودی و بدیدی بپوش
    هست مرا ترس رقیب این زمان
    گر بمرد گو بمر آن نوجوان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha