به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیرباعیات الحاقیشمارهٔ ۲۸: یار آمد و گفت خسته می دار دلت

1680عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

یار آمد و گفت خسته می دار دلت
دایم به امید بسته می دار دلت
ما را به شکستگان نظرها باشد
ما را خواهی شکسته می دار دلت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷: عیسی به فلک رسید خر خشم گرفت 2شمارهٔ ۲۸: یار آمد و گفت خسته می دار دلت 3شمارهٔ ۲۹: ای روی تو از لطافت آیینهٔ روح 4شمارهٔ ۳۰: نه مهر تو در دل حزین می گنجد 5شمارهٔ ۳۱: از صدق دل مرده جهان بین گردد 6شمارهٔ ۳۲: لعلش که دو صد گنج نهانی دارد 7شمارهٔ ۳۳: بر برگ گلت مورچه ره خواهد کرد 8شمارهٔ ۳۴: در خاک نگه کند چو با ما نگرد 9شمارهٔ ۳۵: یاد تو کنم زچشم من خون بچکد 10شمارهٔ ۳۶: خطها که خدت را به مصاف آمده اند 11شمارهٔ ۳۷: خطی که بر آن عارض چون مه کردند 12شمارهٔ ۳۸: هم آه من سوخته کاری بکند 13شمارهٔ ۳۹: از عشق تو جان من جنون می بیند 14شمارهٔ ۴۰: دل چون دل من غمزده نتواند بود 15شمارهٔ ۴۱: عاشق چه کند چو دل به دستش نبود 16شمارهٔ ۴۲: مِهر تو چو مُهر از نگینم نرود 17شمارهٔ ۴۳: گر عکس رخت زدیده بگسسته شود 18شمارهٔ ۴۴: کامل صفتی راه فنا می پیمود 19شمارهٔ ۴۵: روی تو که مَه را زخود افزون ننهد 20شمارهٔ ۴۶: من بندهٔ آنم که دلی برباید 21شمارهٔ ۴۷: از رنگ رخش گل به فغان می آید 22شمارهٔ ۴۸: گلبرگ ز روی چو مهت شاید چید 23شمارهٔ ۴۹: آن شاه که او ملک تواند بخشید 24شمارهٔ ۵۰: بگذار که تا زلف تو گیرم یک بار 25شمارهٔ ۵۱: زنهار در آن دو چشم مخمور نگر 26شمارهٔ ۵۲: گر بنگ خوری ای به رخ خوبان، خور 27شمارهٔ ۵۳: از خوان زمانه نیم نانی کم گیر 28شمارهٔ ۵۴: با دل گفتم صحبت شاهی کم گیر 29شمارهٔ ۵۵: آنها که ندانند حقیقت زمجاز 30شمارهٔ ۵۶: در عشق توام هر نفس اندوه تو بس 31شمارهٔ ۵۷: دارم زتو اشتیاق چندانک مپرس 32شمارهٔ ۵۸: خود را به هوس مدار در پای دریغ 33شمارهٔ ۵۹: گر فخر به من نمی رسد عار اینک 34شمارهٔ ۶۰: از دوست به هر رهگذری می پرسم 35شمارهٔ ۶۱: در عشق تو دل رفت و زجان می ترسم 36شمارهٔ ۶۲: من عشق تو را به صد ملامت بکشم 37شمارهٔ ۶۳: تا ظن نبری که من کمت می بینم 38شمارهٔ ۶۴: تا ظن نبری که من دوی می بینم 39شمارهٔ ۶۵: گر بنوازی بندهٔ مقبول توَم 40شمارهٔ ۶۶: نه ما به سر رشته شدن بتوانیم 41شمارهٔ ۶۷: در می نگرم زنیک و بد هیچ نیم 42شمارهٔ ۶۸: بر سینه زنان از هوس و جامه دران 43شمارهٔ ۶۹: سهل است مرا بر سر خنجر بودن 44شمارهٔ ۷۰: ای دل به در دوست تولّا می کن 45شمارهٔ ۷۱: ای وصل تو مایهٔ تن آسانی من 46شمارهٔ ۷۲: دل مغز حقیقت است و تن پوست، ببین 47شمارهٔ ۷۳: ای زندگی من و توانم همه تو 48شمارهٔ ۷۴: هر چند که در خورد توام می دانی 49شمارهٔ ۷۵: با دل گفتم چو از مطر شاد نیی 50شمارهٔ ۷۶: در بندگیت عار بود آزادی 51شمارهٔ ۷۷: نقّاش رخت اگر نه یزدان بودی 52شمارهٔ ۷۸: آنی که سهیلی به یمن می بخشی 53شمارهٔ ۷۹: گر یک نفس از نیستی آگاه شوی 54شمارهٔ ۸۰: بس کز تو دوم در به در و کوی به کوی 55شمارهٔ ۸۱: مجروحان را دوا و مرهم تو دهی 56شمارهٔ ۸۲: انصاف بده «اوحد» اگر مرد رهی 57شمارهٔ ۸۳: دل گرچه نه پیداست نهانش نه تویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ