به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیرباعیات الحاقیشمارهٔ ۲۷: عیسی به فلک رسید خر خشم گرفت

1730عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عیسی به فلک رسید خر خشم گرفت
داود زبور خواند کر خشم گرفت
از بیشه به بازار بیامد شیری
موشی به دکان پیله ور خشم گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۶: آوازهٔ آواز تو در خلق گرفت 2شمارهٔ ۲۷: عیسی به فلک رسید خر خشم گرفت 3شمارهٔ ۲۸: یار آمد و گفت خسته می دار دلت 4شمارهٔ ۲۹: ای روی تو از لطافت آیینهٔ روح 5شمارهٔ ۳۰: نه مهر تو در دل حزین می گنجد 6شمارهٔ ۳۱: از صدق دل مرده جهان بین گردد 7شمارهٔ ۳۲: لعلش که دو صد گنج نهانی دارد 8شمارهٔ ۳۳: بر برگ گلت مورچه ره خواهد کرد 9شمارهٔ ۳۴: در خاک نگه کند چو با ما نگرد 10شمارهٔ ۳۵: یاد تو کنم زچشم من خون بچکد 11شمارهٔ ۳۶: خطها که خدت را به مصاف آمده اند 12شمارهٔ ۳۷: خطی که بر آن عارض چون مه کردند 13شمارهٔ ۳۸: هم آه من سوخته کاری بکند 14شمارهٔ ۳۹: از عشق تو جان من جنون می بیند 15شمارهٔ ۴۰: دل چون دل من غمزده نتواند بود 16شمارهٔ ۴۱: عاشق چه کند چو دل به دستش نبود 17شمارهٔ ۴۲: مِهر تو چو مُهر از نگینم نرود 18شمارهٔ ۴۳: گر عکس رخت زدیده بگسسته شود 19شمارهٔ ۴۴: کامل صفتی راه فنا می پیمود 20شمارهٔ ۴۵: روی تو که مَه را زخود افزون ننهد 21شمارهٔ ۴۶: من بندهٔ آنم که دلی برباید 22شمارهٔ ۴۷: از رنگ رخش گل به فغان می آید 23شمارهٔ ۴۸: گلبرگ ز روی چو مهت شاید چید 24شمارهٔ ۴۹: آن شاه که او ملک تواند بخشید 25شمارهٔ ۵۰: بگذار که تا زلف تو گیرم یک بار 26شمارهٔ ۵۱: زنهار در آن دو چشم مخمور نگر 27شمارهٔ ۵۲: گر بنگ خوری ای به رخ خوبان، خور 28شمارهٔ ۵۳: از خوان زمانه نیم نانی کم گیر 29شمارهٔ ۵۴: با دل گفتم صحبت شاهی کم گیر 30شمارهٔ ۵۵: آنها که ندانند حقیقت زمجاز 31شمارهٔ ۵۶: در عشق توام هر نفس اندوه تو بس 32شمارهٔ ۵۷: دارم زتو اشتیاق چندانک مپرس 33شمارهٔ ۵۸: خود را به هوس مدار در پای دریغ 34شمارهٔ ۵۹: گر فخر به من نمی رسد عار اینک 35شمارهٔ ۶۰: از دوست به هر رهگذری می پرسم 36شمارهٔ ۶۱: در عشق تو دل رفت و زجان می ترسم 37شمارهٔ ۶۲: من عشق تو را به صد ملامت بکشم 38شمارهٔ ۶۳: تا ظن نبری که من کمت می بینم 39شمارهٔ ۶۴: تا ظن نبری که من دوی می بینم 40شمارهٔ ۶۵: گر بنوازی بندهٔ مقبول توَم 41شمارهٔ ۶۶: نه ما به سر رشته شدن بتوانیم 42شمارهٔ ۶۷: در می نگرم زنیک و بد هیچ نیم 43شمارهٔ ۶۸: بر سینه زنان از هوس و جامه دران 44شمارهٔ ۶۹: سهل است مرا بر سر خنجر بودن 45شمارهٔ ۷۰: ای دل به در دوست تولّا می کن 46شمارهٔ ۷۱: ای وصل تو مایهٔ تن آسانی من 47شمارهٔ ۷۲: دل مغز حقیقت است و تن پوست، ببین 48شمارهٔ ۷۳: ای زندگی من و توانم همه تو 49شمارهٔ ۷۴: هر چند که در خورد توام می دانی 50شمارهٔ ۷۵: با دل گفتم چو از مطر شاد نیی 51شمارهٔ ۷۶: در بندگیت عار بود آزادی 52شمارهٔ ۷۷: نقّاش رخت اگر نه یزدان بودی 53شمارهٔ ۷۸: آنی که سهیلی به یمن می بخشی 54شمارهٔ ۷۹: گر یک نفس از نیستی آگاه شوی 55شمارهٔ ۸۰: بس کز تو دوم در به در و کوی به کوی 56شمارهٔ ۸۱: مجروحان را دوا و مرهم تو دهی 57شمارهٔ ۸۲: انصاف بده «اوحد» اگر مرد رهی 58شمارهٔ ۸۳: دل گرچه نه پیداست نهانش نه تویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ