به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیالباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنهشمارهٔ ۱۴: قومی شده تا زنده به اسرار جهان

1460عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

قومی شده تا زنده به اسرار جهان
قومی شده بازنده به اسباب زمان
ماییم در این میان نه زاین قوم نه زآن
در حسرت هر دو برده عمری به زیان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۳: در دیده زسودای تو دودی دارم 2شمارهٔ ۱۴: قومی شده تا زنده به اسرار جهان 3شمارهٔ ۱۵: عمری که به یاد این و آن می گذرد 4شمارهٔ ۱۶: بی قدر دلا چو خاک کو خواهی شد 5شمارهٔ ۱۷: چون جمله خطا کنی صوابت چه بود 6شمارهٔ ۱۸: شد عمر خراب زار رو برنامد 7شمارهٔ ۱۹: گر می خواهی که روز و شب گردی شاه 8شمارهٔ ۲۰: بر اهل هنر کار پریشان بهتر 9شمارهٔ ۲۱: ای دل تو اگر به گوشه ای بنشینی 10شمارهٔ ۲۲: خود را تو اگر عشوه دمادم ندهی 11شمارهٔ ۲۳: یا رب چه خوش است بر جهان خندیدن 12شمارهٔ ۲۴: از بند خود ار دلم رهایی یابد 13شمارهٔ ۲۵: آدم که همی زد دم بی درمانی 14شمارهٔ ۲۶: با دست تهی پرهوسان را چه دهند 15شمارهٔ ۲۷: از دست اجل جان نبرد زاینده 16شمارهٔ ۲۸: آنها که جهان به کام دل داشته اند 17شمارهٔ ۲۹: از آخر عمر اگر کسی یاد کند 18شمارهٔ ۳۰: از دست اجل هیچ قدح نوش مکن 19شمارهٔ ۳۱: قیصر که زمین به پای حشمت فرسود 20شمارهٔ ۳۲: بر سبزه چو چشم ابر نوروز گریست 21شمارهٔ ۳۳: با یار اگر آرمیده باشی همه عمر 22شمارهٔ ۳۴: امروز زخیل دل چو بیرون باشی 23شمارهٔ ۳۵: تا از دم خواجگی و میری نرهی 24شمارهٔ ۳۶: تا ظن نبری که کاردان خواهی بود 25شمارهٔ ۳۷: مهمان جهان یکشبه بنمای که بود 26شمارهٔ ۳۸: محراب چمن را زگل آمد قندیل 27شمارهٔ ۳۹: اسباب فلک چو مهره بشمرد به خاک 28شمارهٔ ۴۰: پروانگکی به پیش شمعی بپرید 29شمارهٔ ۴۱: چون از پی دلبر دل شوریده برفت 30شمارهٔ ۴۲: بی روی تو گرچه رهگذر جای گل است 31شمارهٔ ۴۳: انعام تو عام است و دلم بی بهر است 32شمارهٔ ۴۴: چون معترفم بدانچ سرمستی هست 33شمارهٔ ۴۵: بیچاره دل شکسته چون بستهٔ تست 34شمارهٔ ۴۶: دلدار چو دید خسته و غمگینم 35شمارهٔ ۴۷: از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت 36شمارهٔ ۴۸: هر جا که سری است پر زسودای شماست 37شمارهٔ ۴۹: گر جور کنی از تو فغان نتوان کرد 38شمارهٔ ۵۰: زین گونه که طبع سرکش دلبر ماست 39شمارهٔ ۵۱: چندانک منم هزار چندان غم تست 40شمارهٔ ۵۲: بی آنک شود زما گناهی پیدا 41شمارهٔ ۵۳: تا کی سخن حال مشوّش گویم 42شمارهٔ ۵۴: تا یوسف دل را نکنی از بن چاه 43شمارهٔ ۵۵: تو چیز طلب کت بستاند زهمه 44شمارهٔ ۵۶: دل بر طرب و عیش نهادن بهتر 45شمارهٔ ۵۷: هر چند که عقل داری و دیده و هوش 46شمارهٔ ۵۸: آن کس که گل وجود آدم بکند 47شمارهٔ ۵۹: گر بر سر بحر علم بینا گردی 48شمارهٔ ۶۰: نقش تو دَرون دیده بنگاشته به 49شمارهٔ ۶۱: خیزیم و ره قافلهٔ غم بزنیم 50شمارهٔ ۶۲: خواهی که رسی به کام برگیر دو گام 51شمارهٔ ۶۳: در پای غمش چو سر بیندازی هان 52شمارهٔ ۶۴: تا حد طلبی به وصل بی حد نرسی 53شمارهٔ ۶۵: «اوحد» تو به جای غصّه ای صد می کش 54شمارهٔ ۶۶: در دست زمانه سخت مظلومم من 55شمارهٔ ۶۷: «اوحد» در دل می زنی آخر دل کو 56شمارهٔ ۶۸: برخود در کام و آرزو در بستم 57شمارهٔ ۶۹: «اوحد» تو به هر خیال مغرور مشو 58شمارهٔ ۷۰: «اوحد» تو به هر حادثه از جای مرو 59شمارهٔ ۷۱: آنها که زاسرار الهی مستند 60شمارهٔ ۷۲: از شمع یقین «اوحد» از آن بی نوری 61شمارهٔ ۷۳: «اوحد» تو حدیث عشق گفتی بسیار 62شمارهٔ ۷۴: در مصطبهٔ عشق زبدنامی چند

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ