به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیالفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطانشمارهٔ ۳۴: گفتم که شبی با تو توانم دم زد؟

1430عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گفتم که شبی با تو توانم دم زد؟
ابرو ز سر خشم خم اندر خم زد
گفتم بخرم به زر وصالت روزی
لعلی بگزید و گوهری برهم زد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳: در کوزه نشست گل چو رخسارش دید 2شمارهٔ ۳۴: گفتم که شبی با تو توانم دم زد؟3شمارهٔ ۳۵: بلبل همه شب به درد دل می نالید 4شمارهٔ ۳۶: گر هیچ سوی زلف تو راهی باشد 5شمارهٔ ۳۷: قصّاب چو گوشت از سر دست بداد 6شمارهٔ ۳۸: هر کارد که از کشتهٔ خود برگیرد 7شمارهٔ ۳۹: چشم سیهت که ناف آهو دارد 8شمارهٔ ۴۰: فریاد که آن سرو چمن می جنبد 9شمارهٔ ۴۱: بر حرف دم از دل چو نقط می افتد 10شمارهٔ ۴۲: جان را دگر اقبال ز در باز آمد 11شمارهٔ ۴۳: روز رخ تو کسوت شب می دارد 12شمارهٔ ۴۴: آن یافت که بودم به ملولی گم شد 13شمارهٔ ۴۵: گر دل زتو وصل دید اگر هجران دید 14شمارهٔ ۴۶: دانی که چرا سیاه گشت آن رخسار 15شمارهٔ ۴۷: گر دست به جانان برسیدی آخر 16شمارهٔ ۴۸: بخشش نکند به جز که مولای دگر 17شمارهٔ ۴۹: گر دیدهٔ تو بتافت کامل مردی 18شمارهٔ ۵۰: بر دل که مقام تست گر نیش زنی 19شمارهٔ ۵۱: گر حکم جهان زیر نگین داشتمی 20شمارهٔ ۵۲: چون دید دلم که شکل موزون داری 21شمارهٔ ۵۳: ای باد اگر گذر کنی بر صرصر 22شمارهٔ ۵۴: گفتم طربی به صد دل و دین بخرم 23شمارهٔ ۵۵: دل را چو فتاد با غم عشق تو رای 24شمارهٔ ۵۶: بی وصل توَم مباد هرگز نفسی 25شمارهٔ ۵۷: من معذورم اگر شوم هرزه درای 26شمارهٔ ۵۸: پرسید زدل دیده که گر ناشادی 27شمارهٔ ۵۹: هر روز دلم در طلب دلداری 28شمارهٔ ۶۰: چشمت که زناز می کند رعنایی 29شمارهٔ ۶۱: چون است به درد دیگران درمانی 30شمارهٔ ۶۲: ای شب مدد جان و جوانیم تویی 31شمارهٔ ۶۳: با ما خبری نداری ای بینایی 32شمارهٔ ۶۴: ای سوخته و ساخته در کار تو من 33شمارهٔ ۶۵: سهل است مرا یاد تو افزون کردن 34شمارهٔ ۶۶: هرگز نرود مهر تو پاک از دل من 35شمارهٔ ۶۷: امروز چنان گفت نگارم با من 36شمارهٔ ۶۸: بنگر تو بدان ماه فروز دل من 37شمارهٔ ۶۹: ای عادت تو وعدهٔ باطل دادن 38شمارهٔ ۷۰: دل را چه محل کاو بپذیرد غم او 39شمارهٔ ۷۱: بی روی تو دل گفت چه کار آید ازو 40شمارهٔ ۷۲: شاد است همه عمر نکوخواه از تو 41شمارهٔ ۷۳: جزعت به کرشمه چون کند عهدی نو 42شمارهٔ ۷۴: ای شب تو علی رغم بدآموز مرو 43شمارهٔ ۷۵: ابروت که آسمان بیاراید ازو 44شمارهٔ ۷۶: گر با همه ای که بی منی بی همه ای 45شمارهٔ ۷۷: مستم کن و هرچه هست بستان و برو 46شمارهٔ ۷۸: گفتی که تو دل برغم آن دلبر نه 47شمارهٔ ۷۹: ای دیدن روی تو دل آرای همه 48شمارهٔ ۸۰: او را که به رایگان گران خواهد بود 49شمارهٔ ۸۱: در هر هوسی دل نگران کوشیدن 50شمارهٔ ۸۲: ترکی مکن ای ترک خطایی با من 51شمارهٔ ۸۳: ای عقل همیشه از طرب تنها باش 52شمارهٔ ۸۴: گر با من خسته دل بیفتد رایش 53شمارهٔ ۸۵: بادا! چو رسی به زلف مشک افشانش 54شمارهٔ ۸۶: سیمین زنخت که حسن خواند استادش 55شمارهٔ ۸۷: چون دید دلم عارض شهر آرایش 56شمارهٔ ۸۸: یا من به چه دل زنم دَرِ سودایش 57شمارهٔ ۸۹: آنها که فلک وفا نکرد ایشان را 58شمارهٔ ۹۰: هر محنت و هر بلا که در جان من است 59شمارهٔ ۹۱: ای گشته لبت آتش جان را تریاک 60شمارهٔ ۹۲: انصاف زاختلاف ایّام فرق 61شمارهٔ ۹۳: من سوخته گر در طمع خام افتم 62شمارهٔ ۹۴: از روی تو من همیشه گلشن بودم 63شمارهٔ ۹۵: ای مست غمت عاقل و دیوانه به هم 64شمارهٔ ۹۶: من مهر تو در میان جان بنهادم 65شمارهٔ ۹۷: در پختن سودای تو چون من خامم 66شمارهٔ ۹۸: ای غم تو مراد من به جان در مشکن 67شمارهٔ ۹۹: چون تو به ادب شوی سوی حق نگران 68شمارهٔ ۱۰۰: از آن لطیف تر بت دلکش بین 69شمارهٔ ۱۰۱: ای دوست اگر گوهر کان می طلبی 70شمارهٔ ۱۰۲: از بس که غم دنییِ مردار خوری 71شمارهٔ ۱۰۳: یک حاجت بی دلی روا می نکنند

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ