به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیالفصل الثانی - فی الاقاویل المختلفة خدمة السلطانشمارهٔ ۳۶: گر هیچ سوی زلف تو راهی باشد

1960عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گر هیچ سوی زلف تو راهی باشد
هر تار به دست دادخواهی باشد
جز زلف و رخت هیچ سالی ندهد
یک شب که درازتر زماهی باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۵: بلبل همه شب به درد دل می نالید 2شمارهٔ ۳۶: گر هیچ سوی زلف تو راهی باشد 3شمارهٔ ۳۷: قصّاب چو گوشت از سر دست بداد 4شمارهٔ ۳۸: هر کارد که از کشتهٔ خود برگیرد 5شمارهٔ ۳۹: چشم سیهت که ناف آهو دارد 6شمارهٔ ۴۰: فریاد که آن سرو چمن می جنبد 7شمارهٔ ۴۱: بر حرف دم از دل چو نقط می افتد 8شمارهٔ ۴۲: جان را دگر اقبال ز در باز آمد 9شمارهٔ ۴۳: روز رخ تو کسوت شب می دارد 10شمارهٔ ۴۴: آن یافت که بودم به ملولی گم شد 11شمارهٔ ۴۵: گر دل زتو وصل دید اگر هجران دید 12شمارهٔ ۴۶: دانی که چرا سیاه گشت آن رخسار 13شمارهٔ ۴۷: گر دست به جانان برسیدی آخر 14شمارهٔ ۴۸: بخشش نکند به جز که مولای دگر 15شمارهٔ ۴۹: گر دیدهٔ تو بتافت کامل مردی 16شمارهٔ ۵۰: بر دل که مقام تست گر نیش زنی 17شمارهٔ ۵۱: گر حکم جهان زیر نگین داشتمی 18شمارهٔ ۵۲: چون دید دلم که شکل موزون داری 19شمارهٔ ۵۳: ای باد اگر گذر کنی بر صرصر 20شمارهٔ ۵۴: گفتم طربی به صد دل و دین بخرم 21شمارهٔ ۵۵: دل را چو فتاد با غم عشق تو رای 22شمارهٔ ۵۶: بی وصل توَم مباد هرگز نفسی 23شمارهٔ ۵۷: من معذورم اگر شوم هرزه درای 24شمارهٔ ۵۸: پرسید زدل دیده که گر ناشادی 25شمارهٔ ۵۹: هر روز دلم در طلب دلداری 26شمارهٔ ۶۰: چشمت که زناز می کند رعنایی 27شمارهٔ ۶۱: چون است به درد دیگران درمانی 28شمارهٔ ۶۲: ای شب مدد جان و جوانیم تویی 29شمارهٔ ۶۳: با ما خبری نداری ای بینایی 30شمارهٔ ۶۴: ای سوخته و ساخته در کار تو من 31شمارهٔ ۶۵: سهل است مرا یاد تو افزون کردن 32شمارهٔ ۶۶: هرگز نرود مهر تو پاک از دل من 33شمارهٔ ۶۷: امروز چنان گفت نگارم با من 34شمارهٔ ۶۸: بنگر تو بدان ماه فروز دل من 35شمارهٔ ۶۹: ای عادت تو وعدهٔ باطل دادن 36شمارهٔ ۷۰: دل را چه محل کاو بپذیرد غم او 37شمارهٔ ۷۱: بی روی تو دل گفت چه کار آید ازو 38شمارهٔ ۷۲: شاد است همه عمر نکوخواه از تو 39شمارهٔ ۷۳: جزعت به کرشمه چون کند عهدی نو 40شمارهٔ ۷۴: ای شب تو علی رغم بدآموز مرو 41شمارهٔ ۷۵: ابروت که آسمان بیاراید ازو 42شمارهٔ ۷۶: گر با همه ای که بی منی بی همه ای 43شمارهٔ ۷۷: مستم کن و هرچه هست بستان و برو 44شمارهٔ ۷۸: گفتی که تو دل برغم آن دلبر نه 45شمارهٔ ۷۹: ای دیدن روی تو دل آرای همه 46شمارهٔ ۸۰: او را که به رایگان گران خواهد بود 47شمارهٔ ۸۱: در هر هوسی دل نگران کوشیدن 48شمارهٔ ۸۲: ترکی مکن ای ترک خطایی با من 49شمارهٔ ۸۳: ای عقل همیشه از طرب تنها باش 50شمارهٔ ۸۴: گر با من خسته دل بیفتد رایش 51شمارهٔ ۸۵: بادا! چو رسی به زلف مشک افشانش 52شمارهٔ ۸۶: سیمین زنخت که حسن خواند استادش 53شمارهٔ ۸۷: چون دید دلم عارض شهر آرایش 54شمارهٔ ۸۸: یا من به چه دل زنم دَرِ سودایش 55شمارهٔ ۸۹: آنها که فلک وفا نکرد ایشان را 56شمارهٔ ۹۰: هر محنت و هر بلا که در جان من است 57شمارهٔ ۹۱: ای گشته لبت آتش جان را تریاک 58شمارهٔ ۹۲: انصاف زاختلاف ایّام فرق 59شمارهٔ ۹۳: من سوخته گر در طمع خام افتم 60شمارهٔ ۹۴: از روی تو من همیشه گلشن بودم 61شمارهٔ ۹۵: ای مست غمت عاقل و دیوانه به هم 62شمارهٔ ۹۶: من مهر تو در میان جان بنهادم 63شمارهٔ ۹۷: در پختن سودای تو چون من خامم 64شمارهٔ ۹۸: ای غم تو مراد من به جان در مشکن 65شمارهٔ ۹۹: چون تو به ادب شوی سوی حق نگران 66شمارهٔ ۱۰۰: از آن لطیف تر بت دلکش بین 67شمارهٔ ۱۰۱: ای دوست اگر گوهر کان می طلبی 68شمارهٔ ۱۰۲: از بس که غم دنییِ مردار خوری 69شمارهٔ ۱۰۳: یک حاجت بی دلی روا می نکنند

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ