به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیالباب العاشر: البهاریاتشمارهٔ ۶: گل گفت که من ظریف و شهر آرایم

1560عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گل گفت که من ظریف و شهر آرایم
از دست چرا فتاده اندر پایم
با او به جواب این قدر می گویم
خود بینان را من اینچنین برسایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵: گل را چه محل کاو رخ زیبا دارد 2شمارهٔ ۶: گل گفت که من ظریف و شهر آرایم 3شمارهٔ ۷: می گرچه به هر جای لطیف است، مخور 4شمارهٔ ۸: رهوار طرب تاخته گیر، آخر چه 5شمارهٔ ۹: تا چند زنی تو از خیال مستی 6شمارهٔ ۱۰: ای خورده شراب از قدح مشتاقی 7شمارهٔ ۱۱: رو باده و بنگ را بکن در باقی 8شمارهٔ ۱۲: بی می همه نوبهار عالم دی تست 9شمارهٔ ۱۳: آبی که خللهای دماغ انگیزد 10شمارهٔ ۱۴: حالی خواهی چنانک حال مردان 11شمارهٔ ۱۵: هر کاو زخری سبزک آید خورشش 12شمارهٔ ۱۶: این خوش پسران خوی پلنگ آوردند 13شمارهٔ ۱۷: آن را بود از سماع کامی حاصل 14شمارهٔ ۱۸: تا ظن نبری که راه حق بی ادبی است 15شمارهٔ ۱۹: خواهی که بری تو گوی میدان سماع 16شمارهٔ ۲۰: رقص آن نبود که هر زمان برخیزی 17شمارهٔ ۲۱: در عشق زدیده اشک باید سفتن 18شمارهٔ ۲۲: در راه طلب دیدهٔ خود را خون کن 19شمارهٔ ۲۳: هر صاحب دل که او بر آلت باشد 20شمارهٔ ۲۴: هان تا تو مدام دل به مستی ندهی 21شمارهٔ ۲۵: جانا چو نئی نیک، بدآموز مباش 22شمارهٔ ۲۶: این سکّهٔ زربین که به پول افتاده ا ...23شمارهٔ ۲۷: در عالم عشق عقیل کُل مدهوش است 24شمارهٔ ۲۸: امشب طرب تمام در دلها نیست 25شمارهٔ ۲۹: امشب زطرب هیچ اثر پیدا نیست 26شمارهٔ ۳۰: ما را زطرب نصیب از آن امشب نیست 27شمارهٔ ۳۱: در مذهب ما سماع و مهمانی نیست 28شمارهٔ ۳۲: درویش به رقص دست از آن افشاند 29شمارهٔ ۳۳: عشقت به بهانه ای به سر شاید برد 30شمارهٔ ۳۴: در رقص بتم چو آستین تر می کرد 31شمارهٔ ۳۵: عقّال به جز پیروی دل نکنند 32شمارهٔ ۳۶: در راه میان رهروان فرق بود 33شمارهٔ ۳۷: در راه حقیقتی مجازی شاید 34شمارهٔ ۳۸: بدبخت کسی بود که خدمت نکند 35شمارهٔ ۳۹: دل وقت سماع بوی دلدار برد 36شمارهٔ ۴۰: هرگه که مرا سوی تو آهنگ بود 37شمارهٔ ۴۱: جنبیدن درویش مجازی نبود 38شمارهٔ ۴۲: در مجمع عشق او صلایی باید 39شمارهٔ ۴۳: ای دل به طبیعت نفسی یکتا شو 40شمارهٔ ۴۴: بوی دم جان از دم نی می شنوم 41شمارهٔ ۴۵: ای دل تو ز نی نالَه و افغان بشنو 42شمارهٔ ۴۶: بی روی تو دل کیست چه کار آید ازو 43شمارهٔ ۴۷: بوی دم عشق از نفس نی بشنو 44شمارهٔ ۴۸: بشنو که نی اسرار نهان می گوید 45شمارهٔ ۴۹: نی نکتهٔ عشق را زجان می گوید 46شمارهٔ ۵۰: سالک چو مدام از خودی خود خیزد 47شمارهٔ ۵۱: با نی گفتم تو را که فریاد زکیست 48شمارهٔ ۵۲: نی گفت سر نالهٔ من آن داند 49شمارهٔ ۵۳: نی بر سر آب و جویها می روید 50شمارهٔ ۵۴: هر ناله که نی زپرده بیرون آرد 51شمارهٔ ۵۵: ای قول تو چون زنگله در عالم فاش 52شمارهٔ ۵۶: ما بر لگن عشق سواریم چو شمع 53شمارهٔ ۵۷: شمعم که چو خاطرم مشوّش گردد 54شمارهٔ ۵۸: شمعی که مبارز است و تمکین دارد 55شمارهٔ ۵۹: شمعا هستی به سوختن ارزانی 56شمارهٔ ۶۰: ای شمع هوای دلفروزی داری 57شمارهٔ ۶۱: ای خواجه اگرتو نوش لبها بینی 58شمارهٔ ۶۲: در هستی اگر به عمر نوحی برسی 59شمارهٔ ۶۳: خواهی که برین قصّهٔ مشکل برسی 60شمارهٔ ۶۴: از کار برفته چونک با کار شوی 61شمارهٔ ۶۵: دوش از سر خستگی مرا خواب ربود 62شمارهٔ ۶۶: جا[ئ]ت سلیمان یوم العرض قبّرةٌ 63شمارهٔ ۶۷: از جهل بود زیره به کرمان بردن 64شمارهٔ ۶۸: نظمی که به راستی چو وحی اش دانند 65شمارهٔ ۶۹: گفتم که دلم گفت پریشان باشد 66شمارهٔ ۷۰: گفتم چشمم گفت سرابی کم گیر 67شمارهٔ ۷۱: گفتم که منم گفت بکن استغفار 68شمارهٔ ۷۲: آهم چو شنید گفت بر من به دو جو 69شمارهٔ ۷۳: بیمار تو را درد نباشد، باشد

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ