به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیالباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منهاشمارهٔ ۵۵: گر بر سر دریا نه سبک تر زخسی

2110عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گر بر سر دریا نه سبک تر زخسی
دایم زچه در پی هوا و هوسی
خود را زهمه بیشترک می بینی
هر دم چو رسن تاب از آن بازپسی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۴: چون خاک به زیر پایها فرسودن 2شمارهٔ ۵۵: گر بر سر دریا نه سبک تر زخسی 3شمارهٔ ۵۶: یکچند دویدیم نه بر راه صواب 4شمارهٔ ۵۷: در عمر درنگ نیست ممکن، بشتاب 5شمارهٔ ۵۸: گر شیر دلی صید هراسان مطلب 6شمارهٔ ۵۹: دل را تو همه جگر دهی افسوس است 7شمارهٔ ۶۰: افسوس که عمر رفت و هشیاری نیست 8شمارهٔ ۶۱: تا گوش دلت به غفلت است آکنده 9شمارهٔ ۶۲: زین سان که تُوی دیده به خاک آکنده 10شمارهٔ ۶۳: این دل نه همانا که تو با راه آیی 11شمارهٔ ۶۴: صد زخم چشید نفس و افگار نشد 12شمارهٔ ۶۵: در هیچ سری مایهٔ اسراری نه 13شمارهٔ ۶۶: هرگز دل من واقف اسرار نشد 14شمارهٔ ۶۷: زنهار اگرچه راست می آید کار 15شمارهٔ ۶۸: می میرم ازو و صورت جان در پیش 16شمارهٔ ۶۹: با دل گفتم درآی از خواب تمام 17شمارهٔ ۷۰: از جام هوس بادهٔ مستی تا کی 18شمارهٔ ۷۱: ای دل اگرت زنفس معزول کنند 19شمارهٔ ۷۲: زین سان که تو را بی خودی و بی خبری ...20شمارهٔ ۷۳: ای دل زامل به مال مایل تا کی 21شمارهٔ ۷۴: ای کاش بدانمی که من کیستمی 22شمارهٔ ۷۵: عمر تو بهار تازه را می ماند 23شمارهٔ ۷۶: سیرم زحیات محنت آکندهٔ خویش 24شمارهٔ ۷۷: دل سوختگان از تو سگالند مکن 25شمارهٔ ۷۸: چشم فلک از ظلم تو بگریست مکن 26شمارهٔ ۷۹: در هر دلکی از تو نهیبی است مکن 27شمارهٔ ۸۰: جانا سخنان خصم در گوش مکن 28شمارهٔ ۸۱: یک قطره زآب دیدهٔ مظلومی 29شمارهٔ ۸۲: تا چند ازین خلق خدا آزردن 30شمارهٔ ۸۳: امروز که در جوی حیات آبی هست 31شمارهٔ ۸۴: ظالم چو کباب از دل درویش خورد 32شمارهٔ ۸۵: ظلم آب زرخ، زور ز بازو بُبَرد 33شمارهٔ ۸۶: بیگانگی ات چو با دل خویش آید 34شمارهٔ ۸۷: هر کاو درمی به خون دل جمع آرد 35شمارهٔ ۸۸: آنجا که بود عالم و ظالم سردار 36شمارهٔ ۸۹: هان تا تو چو ظالمان ستمها نکنی 37شمارهٔ ۹۰: شاها چو به محشر اندر آرند تو را 38شمارهٔ ۹۱: چون مظلومی کند به یارب کاری 39شمارهٔ ۹۲: هر شه که زعدل شد شعار و شانش 40شمارهٔ ۹۳: آزار چو باز و آز چون بط منمای 41شمارهٔ ۹۴: نزدیک کسی که عاقل و هشیار است 42شمارهٔ ۹۵: دل را غم تو سوخته جان خواهد کرد 43شمارهٔ ۹۶: طاووس جمال تو چو پرواز کند 44شمارهٔ ۹۷: گر بد بازد حریف گو بد می باز 45شمارهٔ ۹۸: بس خون جگر که مرد را خورده شود 46شمارهٔ ۹۹: بی جرم درین جهان توان زیست بگو 47شمارهٔ ۱۰۰: تشویش دل خستهٔ ما از تو در است 48شمارهٔ ۱۰۱: زلف سیهت که مشک را زو گله هاست 49شمارهٔ ۱۰۲: ای از غم دلبری که بیدادم ازوست 50شمارهٔ ۱۰۳: سیلاب محن رونق عمرم همه برد 51شمارهٔ ۱۰۴: در دل زغم زمانه باری دارم 52شمارهٔ ۱۰۵: آخر زمنت یاد منت هست بپرس 53شمارهٔ ۱۰۶: خوبان همه دل برند لیکن دین نه 54شمارهٔ ۱۰۷: وا می شنوم زگفت از هر جا من 55شمارهٔ ۱۰۸: با شهوت و طبع نور دل نفزاید 56شمارهٔ ۱۰۹: عشق از چه سبب بی خبران را باشد 57شمارهٔ ۱۱۰: اندر ره عشق هر که دارد گذری 58شمارهٔ ۱۱۱: در درد اگر تو از دوا محرومی 59شمارهٔ ۱۱۲: چون وسوسه ای تو را بگیرد دامن 60شمارهٔ ۱۱۳: هر صاحب دل که او نه صاحب نظر است 61شمارهٔ ۱۱۴: در تو که بدیدهٔ صفا می نگریم 62شمارهٔ ۱۱۵: چون آتش شهوت آبرویت را برد

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ