کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن روی بین که حسن بپوشید ماه را

    وآن دام زلف و دانهٔ خال سیاه را

    من سرو را قبا نشنیدم دگر که بست؟

    بر فرق آفتاب ندیدم کلاه را

    گر صورتی چنین به قیامت برآورند

    فاسق هزار عذر بگوید گناه را

    یوسف شنیده‌ای که به چاهی اسیر ماند

    این یوسفیست بر زنخ آورده چاه را

    با دوستان خویش نگه می‌کند چنانک

    سلطان نگه کند به تکبر سپاه را

    در هر قدم که می‌نهد آن سرو راستین

    حیفست اگر به دیده نروبند راه را

    من صبر بیش ازین نتوانم ز روی او

    چند احتمال کوه توان بود کاه را؟

    ای خفته، که سینهٔ بیدار نشنوی

    عیبش مکن که درد دلی باشد آه را

    سعدی حدیث مستی و فریاد عاشقی

    دیگر مکن که عیب بود خانقاه را

    دفتر ز شعر گفته بشوی ودگر مگوی

    الا دعای دولت سلجوقشاه را

    یارب دوام عمر دهش تا به قهر و لطف

    بدخواه را جزا دهد و نیکخواه را

    واندر گلوی دشمن دولت کند چو میغ

    فراش او طناب در بارگاه را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha